بسم رب الشهداء والصدیقین

گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند، ایشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.
ای مادر مهربانم، می دانم که نتوانسته ام حق فرزندی را بدرستی برایت بجا آورم از شما طلب عفو و بخشش دارم.
ای همسر مهربانم تو را با اطمینان همسری پاک و نیکو می دانم و به اندازه ی دانه ی ارزن از شما ناراحتی ندارم و بدی ندیده ام و از شما نیز طلب عفو و بخشش دارم.
ای بستگان عزیزم از شما می خواهم که فرزند سه ماهه مرا همچون فرزندان خویش بدانید و نگذارید که دختر کوچکم طعم یتیمی و بی پدری را احساس کند، هر خوبی و بدی از من دیده اید ببخشید که ممکن است این آخرین حرفها و خداحافظی من باشد.
و شما ای درجه داران ارتش و همکاران عزیز اگر موقعیت جنگ طوری بود که به آب و خاک میهن لطمه می زد و نتوانستید جسد مرا به زادگاهم برگردانید مرا همین جا در اهواز دفن کنید و قبرم را به مادرم نشان دهید.
وی نیروهایی که پس از من زنده اید با مشت به دهان دشمن بکوبید و اجازه ندهید که یک وجب از خاک شما را تصرف کند.
و شما ای ملت ایران بغداد را در اختیار بگیرید و برای سلامتی امام زمان (عج) و امام خمینی و پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنید و برای شهیدان طلب مغفرت نمائید.
مرگ بر صدام و حامی اش آمریکا، مرگ بر امپریالیسم جهانی که جنگ را به ملت ایران تحمیل کرده است.
والسلام علیکم رحمه الله و برکاته
حسن کاشانی ساعت ۲:۱۵ بعدازظهر ۱۳۵۹/۷/۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۴/۲۵

زندگینامه شهید معظم حسن کاشانی

دوم تیر ۱۳۳۵درشهرستان بافت متولدشد پدرش محمدعلی ومادرش خدیجه نام داشت تااول مقطع متوسطه درس خواندازدواج کرد وصاحب دوپسرویک دخترشد ارتشی بود بیست وسوم تیر۱۳۶۲درکرخه به علت غرق شدن دررودخانه به شهادت رسید مزاروی درزادگاهش واقع است