۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » شهیدستان
عليرضا سلجوقي
علیرضا سلجوقی

علیرضا سلجوقی

جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۵/۰۴/۱۲ کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : مهران عـملیـات : کربلای۱ نـحوه شـهادت : اطـلاعات مـزار مـحل مـزار : وضـعیت پـیکر : موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : ردیـف : شـماره : تصویرمـزار شرح شهادت وصیت نامه ایشان فرشته الهی وصیت نامه ای از خود بجای نگذاشته بود اما […]


جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
۱۳۶۵/۰۴/۱۲
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
مهران
عـملیـات :
کربلای۱
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

شرح شهادت

وصیت نامه

ایشان فرشته الهی وصیت نامه ای از خود بجای نگذاشته بود اما آخرین صحبت ایشان:

من از شما برادرانم می خواهم که اگر مرا دوست دارید نگویید که به جبهه نرو اگر راه مرا قبول دارید پس از مرگم سلاح برگیرید و اسلحه مرا زمین نگذارید و خمینی کبیر و اسلام عزیز را یاری کنید و پاسداران عزیز اسلام را حمایت نمایید و پشتیبانان ولایت فقیه و روحانیت عزیز باشید.

و شما ای مادر و خواهران عزیزم از شما می خواهم که پس از شهادتم گریه و زاری نکنید که دشمنان اسلام از این موضوع خوشحال شوند بلکه سنگر پشت جبهه را نگه دارید.

بیوگرافی

یکم ‌‌تیر ۱۳۴۸، در شهرستان بافت دیده به‌جهان گشود. پدرش‌ حضرتقلی و مادرش زیبا نام داشت. تا پایان‌‌ مقطع‌ راهنمایی درس‌خواند، به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم‌ تیر ۱۳۶۵، در مهران ‌ توسط نیروهای عراق بر اثر اصابت گلوله به گلو و سینه، شهید شد. مزار وی در زادگاهش واقع است.

وی فردی مو من و معتقد به دین اسلام بود از زمانی  که خود را شناخت گرایش به اسلا م داشت در زمان حلول انقلاب جذب مسجد و انقلاب شد ایشا ن روزها به مدرسه می رفت و شبها در مسجد به گشت شبانه خود را مشغو ل می کرد و همچنین در روزهای جمعه در نماز دشمن شکن جمعه شر کت می کرد وی در مسا بقا ت دا ستان نویسی تاتر و گرو ه سرود شرکت می کرد و در مسابقه داستان نویسی مقام اول را درسطح استان کسب کرد .
که یک جلد کلام الله مجید و کتابهای نفیسی ما نند نهج البلاغه و فروغ ابدیت از جوایز وی می باشد وی در تعطیلات تابستانی به سر کار می رفت وشبها در نا حیه مقاومت سید الشهدا ء بافت برای مبارزه با مواد مخدر به گشت می پرداخت که مقدار زیادی در این ما جرا قاچاق کشف نمود و برای اولین بار از طر یق بسیج به سوی جبهه های حق علیه باطل عزیمت کرد وی گفت که می خوا هم به خیل شهیدان بپیو ندم و پیام آور خون شهیدان باشم و پس از دو ماه به مرخصی آمد وی در مدت ده رو زی که به مر خصی آمده بو د فقط یک ظهر و دو شب در نزد خا نواده اش بو د و بقیه روزها را در مسجد بود و در گشت شبانه حرکت می کرد سه روز از مرخصی او باقی مانده بود که میگفت :من طاقت دوری ازجبهه ها را ندارم چون جبهه به ما احتیا ج دارد و نبا ید سنگرها را خالی بگذاریم از انجا یی که علاقه زیادی برای رفتن به جبهه داشت بدون اطلاع و اندیشه قبلی عازم جبهه شد پس از چند روز تو سط نامه از جبهه ما را مطلع کرد. وی در عملیات کربلای یک فتح مهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد .

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*