جـزئیات شـهادت
جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۷/۰۳/۲۴ کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : شلمچه عـملیـات : بیت المقدس نـحوه شـهادت : اطـلاعات مـزار مـحل مـزار : وضـعیت پـیکر : موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : ردیـف : شـماره : تصویرمـزار شرح شهادت وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحیم باسلام و درود بر امام مهدی منجی […]
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام و درود بر امام مهدی منجی عالم بشریت و باسلام بر نائب بر حقش خمینی کبیر و باسلام بر قائم مقام رهبری ایت حق منتظری و با سلام بر روحانیت مبارز و بر خط امام و سلام بر همه خدمت گذاران جمهوری اسلامی اعم از خدمت گذاران مجلس و دولت اسلامی وصیت نامه خودم را با اگاهی کامل وبا هوشیاری و درایت در تاریخ ۶۶/۱۰/۱۰ اغاز مینمایم از این تاریخ کلیه وصیت نامه هایم ابطال میگردد کلیه کسانی که وصیت این حقیر را مطالعه میکنید عندالله وعند رسول بنده وابستگی جزء عضو سپاه پاسداران دیگر هیچ وابستگی ندارم و جزء هیچ باند و گروهی که در استان معمول است نبوده و نیستم زیرا امام من فرمود یا باند یا گروه یا عضو نظامی ،سپاهی واگر بوده باشم حقوقم حرام است این را به خاطر این نوشتم که بدانید حرفهای دلم را که نوشته ام خدای نا کرده کوبیدن یا طرفداری فرد خاص یا افراد خاصی نیست جز رضای حق البته نظر بنده این است بدانید الان همانطور که حضرت امام فرمود در راس امورها جنگ قرار دارد اگر کسی شعور اسلامی انسانی داشته باشد باید بداند که امام چقدر اهمیت موضوع جنگ را بیان می فرمایند پس باید بدانند اقایان و سروران و الگوها و نماینده خاص حضرت امام (ائمه جمعه )و نمایندگان محترم دولت (استانداران فرمانداران) که[…] در راس کارشان جنگ را قرار دهند همانطور که قرار داده اند حالا نظر بنده حقیر این است ائمه جمعه واستانداران وفرمانداران باید رزمندگان بسیجیان عاشق را که زندگی خود را وقت جنگ ومرزداری نموده اند با کسانی که ذره ای کار نمی کنند و شرکت نمی جوئید تفاوت […] این تفاوت را رسول الله گذاشته اند همان روایت که گفته اند روزی رسول الله در مسجد ی مکانی نشسته بودند و عده ای ریش سفید بزرگان قبیله می امدند می نشستند اما رسو ل خدا فقط با مختصر احوالپرسی اکتفا می نمودند اما یک جوانی وارد شدند رسول خدا به احترام جوان برخواستن و در کنار خودشان جایش دادند یکی از بزرگان مجلس بعد از رفتن جوان معترض شد یا رسو ل الله چرا این جوان را بیشتر تحویل گرفتید فرمود ند ایشان جهاد کردن . این است فرق جوان عاشق رزمنده تا جوان ولگرد خیابانی پس مسولین به این امر توجه داشته باشند اگر نمی توانید عملا”برای رزمندگان کاری کنید حد اقل شعارا طرف دار رزمندگان باشید شعارش را بدهید که هم باعث جمع اوری نیروی بیشتر وهم روحیه دادن به بقیه رزمندگان هستید اما متاسفانه در شهرستان بافت هیچگونه تشویق یا ترغیبی در مورد رزمندگان دیده شخصا” مشاهده ننمودم عاشق هم همان اختلاف بین بعضی از مسئولین بود امیدوارم که مقداری تفکر کنید و مصالحه اسلام را در نظر و مورد توجه قرار بدهند وبا هم بخاطر خدا متعهد شوند تا شر دشمن داخلی و خارجی را بکنند بلاخره دو برادر با هم اختلاف سلیقه دارند بعدا” میشود اختلاف را حل نمود و وصیت بنده به امت حزب الله و رزمندگان این است که در شهر کور کورانه موردی را انجام ندهند بنده میدانم که بچه های حزب الله و مسجدی همگی مخلص با صداقت رزمنده ها رایاری کند اما تحت تاثیر جوهای کاذب قرار نگیرید و در کارهایشان صبور و سعه صدر نشان بدهند و این را بدانند که با برخورد صحیح و تواضع میشود هر انسان سنگ دلی را تسلیم اسلام در اورد و با برخورد صحیح میشود افرادی به صفوف خود گسیل بدهید و مسئله دیگر با امت شهید پرور شهرستان بافت خیلی ازمردم رنج کشیده و شهید داده و کمک کنندگان به جنگ تحمیلی بسیار خوب عمل نمودند و کارشان انصافا”قابل تقدیر و تشکر است که ما قابل این نیستم که تشکر کنم که خداوند به انها اجر اعلم عنایت بفرماید با اینکه مردمی هستند کم در امد و بیشتر انان کارگر و کشاورزان کم در امدی را تشکیل میدهند اما کمک ؟شایانی به اسلام نموده اند واز کلیه همشهریانم تشکر مینمایم البته بعضی از اقایان شاید از این برخوردها خوشش نیاید و بگویند فلانی سازش کار است به خدا قسم بده با ضد انقلاب هیچگونه سر سازشی ندارم و باید با انان با اشد مجازات مبارزه نمود ه وبا قاچاق چیان باید مبارزه جدی نمود و هر کس با انها بخواهد سازش نماید خائن به شهداءودین است و باید مرد ومردانه با انها مبارزه کرد وصیت به پدر ومادر مهربانم که مدت ۲۷سال زحمت کشیدند و بنده را با ان مشقات زندگی بزرگ نمودند و همسر برایم گرفتند وحتی بعد از ازدواج میدانستند که بنده دارم دنبال جنگ وسپاه میروم همکاری نمودند بچه هایم را نگه داشتند که حتی بنده احساس هیچگونه ناراحتی نداشتم انان حق بزرگی بر گردنم دارند امیدوارم که بتوانم درعالم اخرت بتوانم کار انها را جبران نمایم وخداوند به همگی انان پدر ومادرم اجر جزیل عنایت بفرماید و از بنیاد شهید که سرپرست شهداءاست خواهشمند است که پدر ومادرم تا موقعی زنده هستند تحت تکفل اینجانب باشند و این درخواست ملتمسانه بنده است که حتما”عمل بفرمایند حتی اگر همسر و فرزندانم راضی نباشند که البته این طور نخواهد بود واین کار را بعنوان درخواست شهید در بنیاد شهید و پرونده اینجانب بگنجانید واز پدرم درخواست مینمایم سه عدد اتاقی که پاین منزلشان است در اختیار همسر و فرزندانم قرار دهند تا سر گردان و از خودشان جدا نشوند واین را بدانند زندگی دنیوی ارزش جدائی ها را ندارد البته اختیار با پدر م و مادرم است واما وصیتم به همسرم همسری که عمر و جوانی عزیزش را به خاطر رضای خدا با بنده گذراند و بزرگترین مجاهدش سکوت ود ر موقع ماموریت هایم بود اصلا”ایشان حتی سوال ننمود کجا میروید کی برمیگردید ایشان واقعا” موقعیت اینجانب را درک مینمود و همیشه به بنده روحیه میداد وامیدوارم که پس از مرگم نیز صابر پر صلابت مانند کوه بایستد و سر پرستی فرزندانش را به عهده بگیرد وبه انان تربیت صحیح اسلامی وبه دخترمان عفت وحجاب اسلامی بیاموزد و توکل بر خداوند داشته باش که اجر اخرت فقط مزد تو خواهد بود و همیشه در کارهایت خود را ناظر وحاضر بدان ودر مورد اینکه اگر خواستند جدا شوند از خانواده ام یعنی خواستند ازدواج نمایند بچه هایم را تحویل پدر ومادرم واگر پدر ومادرم در قید حیات نبودند برادرم و خواهرانم بدهند بنده خیلی در خدمت انها بوده ام دو فرزند من که تنها یادگارم می باشند بزرگ نمایند ویک زمین در کرمان دارم که مقداری عملیات ساختمان روی ان انجام شده که بعد از شهادتم انها را بفروشید ودر هر جای بافت که که پدر ومادرم صلاح دیدند منزلی برایم به فرزند وهمسرم بخرند وانشاءالله بر موقعی که بچه هایم بزرگ شدند هر طور اسلام و فقه اسلامی صلاح دیدند بین پسر ودخترم و همسرم قسمت نمایند واما دخترم زینب روی سخنم با توست دخترم بدان انقلاب اسلامی بسیار خون نثار این شجره انقلاب شده است تا به پیروزی رسید و باید بدانی بهترین یاران مخلص امام نثار ان شدهاند وباید بدانی دخترم وظیفه تو حفظ حجاب میباشد و دخترم دلت باید […] باشد دخترم باید عفت داشته باشی دخترم سرافراز باش وبدان که خون پدرت در راه اعتدای کلمه الله ودر راه حفظ نوامیس جمهوری اسلامی فدا گشته است دخترم خدای ناکرده نباید روزی روی خون پدرت و هزاران شهید در غربت شهید شده اند پابگذاری میدانم که محیط وکانون خانواده ها کانون سالم اسلامی خواهد بود دخترم همیشه نماز را بپا دار ونماز جماعت را اهمیت بده دخترم صدقه را فراموش نکن دخترم تحصیل علم را بزرگ شمار قران را بیاموز و به مسائل شرعی اسلامی اهمیت بدهید دخترم در جامعه اسلامی پاک دامنی به درد میخورد انشاءالله امیدوارم دختری مفید برای جامعه اسلامی و فردای قیامت در روی بی بی فاطمه زهرا رو سفید باشید انشاءالله دخترم امر به معروف ونهی از منکر را فراموش نکنید
روی سخنم با هادی ،هادیم پسرم افسوس میخورم پسرم در زمان من چرا انقلاب نشده است پسرم سجده شکر به جا بیاور در زمانی پا به دنیا گذاشته ای که از انقلاب مقدس اسلامی […] سال میگذرد پسرم تو در انقلاب بدنیا امدی تو خبر از مفاسد جامعه شاهنشاهی خبر نداری پسرم تو ظلم شاهنشاهی را ندیده ای پس قدر خودت و انقلاب را بدان و کلیه مسائل شرعی و اسلامی که برای خواهرت نوشته ام شامل حال تو هم میشود پسرم در جامعه افتخار کن که پدرت مدت چندین سال عمرش را در خدمت اسلام گذرانید و بقیه عمرش رانیز در راه خدا مشتاقانه ومردانه داده است پسرم افتخار کن و سعی کن در اینده افتخار خانواده مان باش وپسرم سعی کن در انتخاب دوستانت مقداری تفکر کن که به انحراف نیفتید وهمیشه از دوستان ناباب بپرهیز که مانند زهرمی ماند ودوست ناباب بالاخره تورا هلاک خواهد نمود وپسرم سرپرستی خانواده ام را بعد از پدر ومادرم به تو می سپارم و تو باید کمر همت ببندید وجور ان را بکشید و پسرم و دخترم به شما سفارش مینمایم احترام پدرم و مادرم و مادرتان را بدانید و انان با زحمت فراوان و ناراحتی های زیادی دیده اند و شما باید مرحم انان باشید نه نمک بر زخم انان پسرم سفارش میکنم که تحصیل علم کنی وقران را باموز ومانند پدر بدون علم و بیسواد معنوی بار نیایی.والسلام
وصیتم به برادران دشت اباد زادگاهم والسلام
با سلام بر همگی شما ستم دیدگان و کشاورزان زحمتکش همگی شما که به کم قانع هستید شما مردم شریف بزرگوار که در شادی ودر غم همدیگرنیز شریک هستید شما مردم بی ریا و باعاطفه امید دارم که همچنان که تا به حال جوانان برومندی تحویل جامعه اسلامی داده اید باز هم نگذارید سلاح ما سرد شود وبر زمین بماند از شما میخواهم جوانی دیگر بفرستید وبدانید که این انقلاب حق و طرفدار شماست است و شما دلسرد نباشید اگر جائی تبعیض می بینید زیرا همه چیز درست خواهد شد تا امام امت باشد شما غمگین مباشید و به احترام امام وبه خاطر اسلام دست از اسلام بر ندارید که فردای قیامت باید جواب شهداء و خداوند متعال را باید بدهید البته بنده ارادت کامل به همگی شما داشتم اما مشاغل دنیوی و ماموریت هایم مجال این را نمیداده که بیشتر به خدمت برسم امیدوارم که همگی شما اگر از بنده دل خوری یا رنج برده اید مورد عفو وعنایت خود قرار دهید واز برادران جوان دشتابی میخواهم نگذارید سلاح […] کرامت اقائی و ناجی و دیگر شهداء بر زمین بماند این دو روز دنیا وزندگی دنیوی پایان خواهد رسید و ان موقع حسرت بی فایده است .
بیوگرافی
یکم فروردین ۱۳۳۹، در روستای دشتاب از توابع شهرستان بافت چشم به جهان گشود. پدرش امامداد و مادرش کنیز نام داشت. تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم اقتصاد کشاورزی گرفت. سال ۱۳۶۲، ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستوچهارم خرداد ۱۳۶۷، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید دوران ابتدائی را در زادگاه خود و سپس برای گذراندن دوره راهنمائی راهی شهرستان بافت شد و بالاخره در سال ۱۳۵۹ دیپلم گرفت و در همان سال به عنوان امدادگر عضو کمیته امداد امام خمینی شد و از همینجا بود که صفات حمیده و فضائل اخلاقی از او بروز کرد در سال ۱۳۵۹عضو شپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در عملیات بیت المقدس (حصر ابادان )ایشان حضور داشتند پس از باز گشت از جبهه مامور و محافظ امام جمعه شهر شد و این در حالی بود که تمامی امت حزب الله و رزمندگان اسلام به او عنوان فردی صادق شجاع ایثارگر و منزل او پایگاه حل مشکلات مردم شده بود هر جا که گره ایی در کاربود برای هرکس فرقی نمی کرد غنی فقیر پیر جوان […] شفیعی می درخشید ایشان اندامی لاغر و لبانی پژمرده داشت که هر وقت او را می نگریستیم یاد خدا در دلهایمان زنده میشد غمخوار مردم بود لحظه ای ارام نداشت و برای او خستگی مفهومی نداشت هر گاه کاری را انجام میداد لبخندی […] خشکیده اش می نشست همه به او به دیده یک […] پناه گاه نگاه میکردند […] مدتی که در شهرستان بافت به سر میبرد به مرکز استان […] ودر انجا مسئول تامین یگان حفاظت ناحیه شدند ایشان بسیار فعال بودند به دلیل اینکه بسیار خوب به وظیفه اش عمل کرده بود از طرف ناحیه تشویقی به سوریه […] زیارت قبر حضرت زینب (س)اعزام شدند و در بازگشت به عنوان معاون یگان مشغول خدمت بود در سال ۱۳۶۵به ایشان ماموریت دادن به مدت ۴ماه باید به سوریه جهت حفاظت از نماینده امام حاج اقا فهری به ان دیدار برود وایشان هر وقت به یاد لبنان ومردم ان دیار و یا وقتی به یاد قبر زینب (س)می افتاد ان […] روز شروع به گریستن میکرد و میگفت مردم لبنان و فلسطین دارند نتیجه خیانت خود نسبت به امام حسین (ع) و ان دعائی که زینب (س)در حق انها کرده (ای مردم شام اشک چشمانتان خشک نشود و روز خوش نبینید می بینند)علی میگفت یک روز یک دل درد ناجوری سراغم امد به طوری که مرگ را جلوی چشمانم می دیدم رو به اسمان کردم گفتم خدایا از این بنده ناقابل این دعارا بپذیر اجازه بده لا اقل من وصیت نامه بنویسم توی این کشور غریب یا خدایا تو را به ائمه اطهار مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده من دوست دارم در جبهه های ایران شهید شوم نه اینجا وان هم به مرگ طبیعی و می گفت بعد […] گفتن این کلمات حالم خوب شد ودر این فرصت وصیت نامه نوشتم این شهید بزرگوار ملکه اخلاق بود ایثار او زبان زد تمام مردم بود […] وجود خود در راه خدا گام برنی داشت برای او ساعت مشخصی به عنوان ساعت کار نبود ساعت ۱۲شب خانه می امد سوال میکردیم چرا مرخصی را استراحت نمیکنی […] استراحت چه معنی دارد مگر کار برای خدا خستگی داره […] را که ما به عنوان حدیث یا قران می خواندیم علی اگر ان حدیث یا ان ایه قران را نخوانده ویا نشنیده […] اما عمل داشت کمتر حرف میزد بیشتر عمل میکرد مهر ماه ۱۳۶۶سپاه به او ۹ماه ماموریت به جبهه را داد همان ابتدای ماموریت گوئی خانواده انتظار شهادتش را میکشند چون خیلی امادگی شهادت را داشت در شیمیایی شهر حلبچه مجروح وشیمیایی شده بود و هنگامی خانه امد ما گفتیم الحمدالله که لااقل زنده هستی میگفت میدانم تا خالص خالص نشوم شهید نمی شوم شما فکر ما میکنید
وقتی که از جبهه می امد خانه میرفت برای رزمنده ها و […] جور میکرد تا وقتی که میرفت همراه خودش برو بچه های جبهه هم هر کمبودی داشتند به علی میگفتند چون مطمئن بودند او برای انها جور میکند هیچگاه از موقعیت و وضعیت خود سخن نمی گفت واما بعد از شهادتش فهمیدیم ا و در جبهه مسئول مینی کاتیوشا بوده است در عملیات بیت المقدس ایشان مجروح شدند و در مرداد ۱۳۶۷ در بیمارستان شهید […] به شهادت رسیدند نحوه مجروح شدنش را دقیق نمیدانیم اما […] روی ان اتفاق نظر دارند این است که ایشان ابتدا از دست مجروح شدو هنگامی که امبولانس به سرعت […] به بیمارستان صحرائی میرسانده تصادف کرده از ناحیه سر ضربه مغزی شده بود و جالب اینکه دعای […] شده بود چون همانطور که قبلا”متذکر شدم […] در سوریه که بود ند این درخواست را از خدا […] خدایا مرا در جبهه های ایران به شهادت برسان این بزرگوار دو فرزند دارند به نامهای هادی و زینب زندگی این مجاهد […] برای خانواده و همشهریانش درس بود ویاد او هیچگاه […] سپرده نمیشود هر جا که اسم علی می اید اشکها است که جاری میشود و میگویند علی به خانواده شما تعلق نداشت و برای شما نبود او متعلق به این مردم بود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق برای پایگاه خبری اقطاع خبر محفوظ است.
طراحی سایت : شهرالکترونیک کرمان