خبرنگار باید باشد؛ ثبت کند، روایت کند، تا نسلها بعد بدانند چه شد، چگونه گذشت، چه کسی ماند، چه کسی ایستاد، و چه کسی نادیده گرفته شد.
زیر پرچم کرم حسین (ع)
روز خبرنگار امسال، با حال و هوای اربعین گره خورده. اینبار روایتها نه در دفتر تحریریه، بلکه در میان خاک راه و رمل داغ نوشته میشود.
خبرنگار اربعین فقط نمینویسد؛ پیادهروی میکند، دل میدهد، دوربین به دوش، هم ذکر میگوید، هم نالههای زائران را ثبت میکند. در این مسیر، مینویسد و اشک میریزد، ضبط میکند و صلوات میفرستد.
اینجا مسیر پیادهروی اربعین است؛ و خبرنگار نه تماشاگر، که یکی از زائران است؛ اما زائری که وظیفهاش سنگینتر است، چون باید روایت کند آنچه هزاران نفر فقط حس میکنند و مگر غیر از این است که «اربعین» یک رسانه جهانی است؟
خبریست عظیم که باید به گوش تاریخ برسد؛ با صدا، تصویر، کلمه و چه کسی این وظیفه را جز خبرنگار به دوش میکشد؟
در این مسیر عاشقی، خبرنگار زیر پرچم کرم امام حسین علیهالسلام گام برمیدارد. او نهتنها زائر است، بلکه واسطهایست برای رساندن عطر این سفر به کسانی که نرسیدهاند، نرفتهاند، نشنیدهاند…
این روزها، خبرنگار اربعین، فقط خبر نمینویسد؛ نیت میکند، ذکر میگوید، نماز میخواند، و دوربینش را وقف سیدالشهدا کرده. اگر باد، صدایش را خراب کند، اگر گرما، دستهایش را بسوزاند، اگر جمعیت، راهش را ببندد، باز ادامه میدهد.
چون میداند که نوشتن از این مسیر، خود زیارت است و روایت این راه، خود عبادت.
خبرنگار همیشه در میدان
ثارالله انکوتی خبرنگار خبرگزاری تسنیم از آن دست خبرنگاران همیشه در میدان است، کافی است سری به این سایت خبری بزنید، گزارشهایش اکنون از اربعین است، عمود به عمود؛ روایتهایی که به توصیف واقعیتها پرداخته است.
بدون شک همه کسانی که در مسیر پیادهروی قدم برمیدارند در زیر الطاف امام حسین (ع) خواهند بود و حالا بخوانید روایت لطف و کرمی که این خبرنگار در مسیر راعه از ارباب خود دریافت کرده است و در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری بیان کرده است.
هنوز عطر محراب مسجد سهله در جانم مانده بود؛ دو رکعت نماز تحیت مسجد و نماز مقام امام زمان (عج) را که خواندم، دل را سپردم به جادهای که از جنس نور بود؛ طریقالعلما.
جادهای قدیمی، بینشان اما آشنا برای دلهایی که به شوق حرم، در اوج ممنوعیتها از میان نخلها، مخفیانه به عشق میرفتند؛ به سوی اربعین.
خبرنگار بودن در این مسیر، فقط حمل دوربین و گوشی نیست. اینجا هر قدم تسبیح است، هر نگاه ذکر، و هر قاب تصویر، روضهای است جهانی.
از همان ابتدا تصمیم گرفته بودم گزارشی متفاوت از طریقالعلما تهیه کنم؛ گزارشی که نه فقط صدای من، که فریاد تاریخ این مسیر را در خود داشته باشد.
زن و مرد، کودک و کهنسال، عراقی و ایرانی، همه در حرکت بودند؛ بعضی نذری میدادند، بعضی پاهای خسته را ماساژ میدادند و بعضی زیر آفتاب سوزان، تنها لبخند میزدند.
دوربین را روشن کردم، تصویر گرفتم، نیت کردم نریشن بگویم، روایت کنم که چگونه در سالهایی تاریک، عاشقان حسین (ع) از همین مسیر به کربلا میرفتند؛ راهی که علما پیش پای مردم گشودند.
اما ناگهان اذان ظهر. آفتاب بیرحم، نفسها را برید. جمعیت، پناه گرفتند در موکبها و خانههای عربی. مسیر خلوت شد. من ماندم و دلتنگی و دستان خالی. نه جمعیتی بود، نه صدایی، نه تصویری که بشود ثبت کرد. ناهار خوردم، نماز خواندم، اما دلخوشیام رفت.
با خودم گفتم: «زحمت کشیدی، نشد؛ شاید امام نخواست. شاید چیزی بهتر در راه باشد» دوربین را دوباره در دست گرفتم، در مسیر قدم زدم.
به زائران گفتم از من فیلم بگیرند تا نریشنی ضبط کنم، اما موبایلم میکروفون درست و حسابی نداشت، صدای باد میآمد، تصاویر خراب میشد. چند بار تلاش کردم، نشد. دل شکسته شده بودم. احساس میکردم همه زحمتهایم بر باد رفته.
اما امام حسین (ع) همیشه راهی باز میکند. در همان دلگرفتگی، رسیدم به موکبی بزرگ، در دل باغی از نخلها. خواستم گفتگو ضبط کنم، پسر بچهای به کمکم آمده بود و از من فیلم میگرفت که ناگهان خانوادهاش صدایش کردند و او رفت…
مأیوس شده بودم که مردی آمد جلو: بذار من برات فیلم بگیرم.
او اهل مشهد بود؛ آقای موحد، یک تصویربردار حرفهای. گویی از آسمان فرود آمده بود! با خودش تجهیزات کامل داشت، میکروفون را به یقهام بست، دوربین را تنظیم کرد، نور را سنجید.
دیگر خبری از صدای باد نبود. دیگر تپق نزدم. با آرامش، آنچه را باید، گفتم. ثبت شد. لحظهای که میخواستم بگویم و کسی که باید میآمد… آمد.
وقتی فیلم را برایم فرستاد، فقط نگاهش کردم. نمیدانستم بغض کنم، یا لبخند بزنم. شاید این است روزی خبرنگار اربعین؛ خستگی، گرما، شکست، امید و در نهایت هدیهای از جنس عنایت.
به گزارش پایگاه خبری «اقطاع خبر» روز خبرنگار، روز کسانی است که گاهی در سکوت، بلندترین فریادها را ثبت میکنند؛ آنهایی که از دل نخلستانها، با دوربینی لرزان و دلی قرص، روایت پیادهروی را تا افق کربلا میبرند و در مسیرش، حتی شکستها هم طعم عنایت دارند.
انتهای خبر/ پسند