بسمه تعالی
بتو مژده می دهم که به طور قطع شهادت بدنبال تو است.
با سلام و درود به امام زمان  نایب برحقش امام خمینی و با سلام به تمامی رزمندگان اسلام که توانستند این پیروزیهای بزرگ را با ایثار و خون شهدا بدست آورند.
پدرجان سلام:
سلام ، سلامی که از قلبی پر از محبت و عشق به خداوند بر می خیزد و خدمت تو ای پدر گرامی می رسد و قلب و روح شما را شاد می نماید. پدرجان وصیتی دارم امیدوارم که به مرحله عمل بگذاری وصیت من این است که برای من گریه نکنی و اگر هم خواستی گریه کنی در جلوی مردم گریه نکن زیرا این باعث می شود که روحیه ی مردم ضعیف شود و نتوانند پیرو خط امام باشند. و وصیت دوم من این است که صبر را پیشه کنی زیرا صبر کردن بزرگترین عبادت است و وصیت سوم من این است که رزمندگان اسلام را دعا کنید زیرا که دعاهای شما به استجابت می رسند دیگر وصیتی ندارم خداحافظ.
مادرجان سلام:
سلامی که از قلبی پر از شادی و شور و حال بر می خیزد و خدمت شما مادرجان می رسد، مادرجان وصیتی دارم برای شما وصیت اولم این است که گریه نکنید و امام را دعا کنید و رزمندگان اسلام را دعا کنید. مادرجان چندین سال است که برای من زحمت کشیده ای. امیدوارم که مرا حلال کنید و ببخشید . مادرجان دیگر وصیتی ندارم خداحافظ.
سلام برادرانم:
سلامی که از قلبی پر از محبت و شادی بر می خیزد و خدمت شما برادران مهربانم می رسد، برادرانم چندین سال است که در پهلوی شما حرف می زدم و با هم صحبت می کردیم حالا عشق بخدا نگذاشت که من با شما باشم. وصیتی دارم گوش کنید از بابت من هیچ ناراحت نباشید و برای من گریه نکنید و رزمندگان اسلام را دعا کنید چون دعاهای شما به اجابت می رسد و صبر را پیشه کنید زیرا خدا با صابران است. وصیت بعدی من این است که سنگر من را خالی نگذارید و اکنون که من این وصیت نامه ناقابل را برای شما می نویسم آماده ام برای عملیات و می روم تا که این کافران از خدا بی خبر را به گورستان تاریخ بفرستم. برادرانم دخترم را به دست شما می سپارم و شما را بخدا.
والسلام – به امید بخشش

دهم ‌خرداد ۱۳۴۳، در شهرستان بافت به دنیا آمد. پدرش دادعلی و مادرش نبات نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۶۱، ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. پاسدار بود، یکم ‌تیر ۱۳۶۶، در ماووت بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار وی در زادگاهش واقع است. برادرش احمد نیز به شهادت رسید.