اکبر امیری هنزائی

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
۱۳۶۵/۱۲/۱۳
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای۵
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

شرح شهادت

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
ره دشت ره کوه ره صحرا گرفتم، سراغ از یوسف زهرا گرفتم
نمی دانم که مهدی در کجا هست، همی دانم که هر جا هست یار ما هست
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا  بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ. ای مردم هرگز مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
سپاس خدای را که به بنده حقیر چنین عنایتی کرد و مرا در صف مجاهدان خودش قرار داد و به من عنایت فرمود که بتوانم مقداری در جهت انسانیت بکوشم. خدایا بنده گنه کار و سیه روزی بدرگاه تو روی آورده است. خدایا اگر تو ناامیدش کنی به کجا رود و از چه کسی کمک بخواهد به غیر از تو کسی را ندارم ای پناه بی پناهان. ای خالق من مرا در صف مجاهدان خودت قرار بده . من حق بندگی را خوب ادا نکردم مرا ببخش. با شهادت خود گواهی می دهم که خداوند یگانه است و تنها معبود جهانیان است و شهادت می دهم که محمد(ص) نبی و فرستاده خداوند است و برای هدایت انسانها آمده است و گواهی می دهم که علی بن ابیطالب امام برحق و خلافت حق علی(ع) و خاندان علی(ع) بوده است و هست و گواهی می دهم که امام خمینی نائب برحق امام زمان است و سرپیچی از فرمان امام امت، سرپیچی از فرمان خداوند است. ای مردم قدر امام عزیزمان را بدانید. ای مردم من کوچکتر از آن هستم که برای شما چیزی در وصیت نامه ام بنویسم. امام عزیزمان را تنها نگذارید. آفرین بر شما خوب از اسلام و قرآن دفاع کردند. از یاد جبهه و جنگ غافل نباشید همانطوری که غافل نبوده اید. اتحاد بین خودتان را حفظ کنید . از دو دسته ای پرهیز کنید. اهمیت بیشتری به نماز و دیگر واجباتتان بدهید. هر وقت اعلام کردند که جبهه ها نیاز به نیرو دارد خود را آماده سازید و به قول امام علی(ع) بگذارید به جای لکه ننگ، دامنتان را خون فرا گیرد. اما ای کسانی که هنگامی نام از جبهه جنگ می شود در خانه هایتان پنهان می شود اگر کسی قصد رفتن به جبهه را دارد شما آن را از جبهه جنگ باز می دارید بدانید که فردای قیامت جوابگو خواهید بود این شهیدان فردا قیامت یقه شما را خواهند گرفت و می گویند شما می توانستید جبهه بروید اما نرفتید. از کلیه مردم روستایم هنزا کمال تشکر را دارم اگر حقی بر گردن من دارید مرا عفو نمایید . من رفتم و خانواده من پدر و مادر و برادران و خواهرانم در بین شما هستند . من خانواده ام را به خدا سپردم و به امید شما مردم آنها را ترک کردم . رو به سوی دیار عاشقان پا نهادم . امیدوارم که مهمان پذیر باشید. من برای شما همگی دعا کردم. شما هم برای آمرزیدن گناهان من دعا کنید. اما ای پدر مبادا در شهادت من بی تابی کنی من امانت بودم و شما امانت نگهدار بودید خوب از امانت نگهداری کردید و آن را به صاحب اصلیش تحویل دادید. پدرم حلالم کن اما ای مادر عزیزم برای بزرگ کردن من چه رنجها که تجمل نکردی اجر تو با فاطمه زهرا(س) است و در پیش فاطمه روسفید هستی تو هم با فاطمه هم درد هستی مبادا در شهادت من بی‌تابی کنی. می دانم داغ جوان مشکل است اما هر چه مصلحت خداست همان درست است اگر خواستی برای من گریه کنی برای من گریه مکن. بر مظلومیت حسین(ع) گریه کن که روز عاشورا گریه کنی نداشت. امید است مادرم مرا حلال کنی چون اگر تو مرا حلال نکنی خداوند مرا حلال نخواهد کرد. نمی دانم با چه زبانی از تو تشکر کنم اما شما ای برادرانم در شهادت من بی تابی نکنید جای خالی مرا در خانه پر کنید نماز را فراموش نکنید ای برادر عزیزم اصغر تو باید از این پس فریادرس پدر و مادرمان باشی مبادا پدر و مادرمان از دست تو ناراضی باشند . برادرجان مرا عفو کن. برادران عزیزم حسین و مجید مرا حلال کنید دایی عزیزم علی مرا حلال کن در شهادت من بی تابی مکن. در شهادت من مسئولیت تو سنگین تر می شود و باید نگذارید که پدر و مادرم نبود مرا حس کنند.

بیوگرافی

ششم تیر ۱۳۴۸، در روستای هنزا از توابع شهرستان بافت به دنیا آمد. پدرش علیجان و مادرش عرب نام داشت. تا سوم ‌متوسطه درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم ‌اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

درباره ی خبرنگار اقطاع خبر

مطلب پیشنهادی

مراد ملایی رابری

مراد ملایی رابری

جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۲/۰۸/۰۵ کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : مریوان عـملیـات : …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *