۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » جیرفت
بسیج؛ سرمایه‌گذاری اجتماعی در ژئوپلیتیک مقاومت
بسیج؛ سرمایه‌گذاری اجتماعی در ژئوپلیتیک مقاومت

بسیج؛ سرمایه‌گذاری اجتماعی در ژئوپلیتیک مقاومت

در یادداشت زیر به مسئله بسیج به‌عنوان یک الگوی نوین سرمایه‌گذاری جماعتی در ژئوپلیتیک مقاومت پرداخته می‌شود. به گزارش پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ هفته بسیج، فرصتی برای بازخوانی یک الگوی موفق در نظریه‌های متعارف روابط بین‌الملل است.   بسیج نه به‌عنوان یک نهاد صرفاً فرهنگی، بلکه به‌مثابه یک سازه اجتماعی –  امنیتی کارآمد عمل می‌کند […]


در یادداشت زیر به مسئله بسیج به‌عنوان یک الگوی نوین سرمایه‌گذاری جماعتی در ژئوپلیتیک مقاومت پرداخته می‌شود.

بسیج؛ سرمایه‌گذاری اجتماعی در ژئوپلیتیک مقاومت

به گزارش پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ هفته بسیج، فرصتی برای بازخوانی یک الگوی موفق در نظریه‌های متعارف روابط بین‌الملل است.

 
بسیج نه به‌عنوان یک نهاد صرفاً فرهنگی، بلکه به‌مثابه یک سازه اجتماعی –  امنیتی کارآمد عمل می‌کند که قواعد بازی قدرت در نظام بین‌الملل را به چالش می‌طلبد، نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی به واکاوی ابعاد مختلف این پدیده می‌پردازد.
 
در نظریه‌های جامعه‌شناسی سیاسی «سرمایه اجتماعی» عموماً به شبکه‌های اعتماد و هنجارهایی اطلاق می‌شود که کارایی جامعه را افزایش می‌دهند. 
 
در این راستا، بسیج را می‌توان گونه‌ای تخصیص‌یافته و راهبردی از این سرمایه با نام «سرمایه اجتماعی دفاعی» دانست؛ این مفهوم توضیح می‌دهد چگونه یک جامعه می‌تواند سرمایه ارتباطی و اعتماد خود را در مواجهه با تهدیدات خارجی و داخلی به کار گیرد.
 
این مدل، پاسخ یک جامعه درحال‌توسعه به معمای امنیت در یک محیط بین‌المللی پررقابت است؛ راهکاری که توان بازدارندگی یک کشور را بدون تحمیل بار مالی سنگین بر دولت، به طور تصاعدی افزایش می‌دهد.
 
از منظر رئالیسم در روابط بین‌الملل، قدرت ملی تابعی از توانایی‌های ملموس و ناملموس است، بسیج با تبدیل «جمعیت» به «نیروی فعال و سازمان‌یافته» یک متغیر کیفی تعیین‌کننده به این معادله اضافه می‌کند. 
 
برای هر بازیگر خارجی که قصد محاسبه هزینه – فایده تعارض با جمهوری اسلامی ایران را دارد، وجود شبکه‌ای به‌هم‌پیوسته و آموزش‌دیده در عمق جامعه، یک «عامل بازدارنده غیرقابل‌محاسبه» محسوب می‌شود، این ظرفیت ملی، زمینه‌ساز اثرگذاری فراملی و الگویی برای سایر جوامع مشابه نیز شده است. 
 
بسیج یک پدیده صرفاً داخلی نیست، موفقیت این الگو در ایران، آن را به یک «مدل الهام‌بخش» در محور مقاومت تبدیل کرده است، شکل‌گیری نیروهای مردمی در عراق «حشدالشعبی»، افغانستان و دیگر نقاط، نشان از جهان‌شمولی ایده «دفاع مردمی سازمان‌یافته» در برابر تهدیدات دارد.
 
از این منظر، بسیج یک «ایدۀ ضد هژمونیک» است که در نظریه نظام جهانی «امانوئل والرشتاین» جای می‌گیرد و در برابر ساختارهای سلطه، یک آلترناتیو عملیاتی ارائه می‌دهد.
 
در عصر حاضر که «جنگ‌شناختی» به عرصه تعیین‌کننده نبرد تبدیل شده، بسیج نقش یک «سامانه ایمنی‌بخشی و تاب‌آورسازی اجتماعی» را ایفا می‌کند.
 
این نهاد با ایجاد شبکه‌های اعتماد و ترویج سواد رسانه‌ای در سطح جامعه، تاب‌آوری ملی در برابر عملیات روانی و شناختی دشمن را افزایش می‌دهد، این کارکرد، بسیج را به یک «کنشگر فرهنگی» ارتقا می‌دهد که از هویت ملی – مذهبی در برابر حملات نرم دفاع می‌کند.
 
بسیج را باید فراتر از یک نهاد، بلکه یک «راهبرد امنیتی – اجتماعی» دانست که در چندین سطح عمل می‌کند؛ 
 
-سطح خرد: با ارتقای توانایی‌های فردی و ایجاد حس مسئولیت‌پذیری
 
-سطح ملی: با افزایش ضریب امنیت ملی و کاهش هزینه‌های دفاعی
 
-سطح بین‌المللی: با ارائه الگویی برای مقاومت در برابر زورگویان بین‌المللی
 
-بعد فرهنگی: با تقویت هویت جمعی، همبستگی اجتماعی و تولید دانش بومی در حوزه ارزش‌ها و امنیت مشارکتی
 
این مدل، علی‌رغم ریشه‌گرفتن از ارزش‌های انقلاب اسلامی، به دلیل کارآمدی عملی خود، به یک موضوع مهم برای تحلیل‌های بین‌المللی و مطالعات امنیت مشارکتی تبدیل شده است که وظیفه نخبگان و اساتید دانشگاه‌ها، تقویت بنیان‌های نظری این الگو و تبیین علمی و فرهنگی آن در مجامع دانشگاهی و پژوهشی است. 
 
نویسنده: سعید بهادر، کارشناس مسائل سیاسی و منطقه‌ای 
منبع: دقیانوس 


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*