رزمنده کرمانی دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سئوال که در ان شرایط و موقعیت خطرناک چه تصمیمی گرفتید؟ عنوان کرد: با بچهها مشورت کردیم. باید یکی داوطلب میشد که سینهخیز برود عقب و واکنش عراقیها را بسنجد. من داوطلب شدم.
وی ادامه داد: فاصلهای حدود ۹۰۰ متر میان ما و خط خودی بود. چند متر که رفتم، متوجه شدم یکی از سربازان دشمن من را دیده، فکر کردم هر لحظه ممکن است با تیر مستقیم هدف قرار بگیرم. برای همین بلند شدم و با دو حرکت سریع خودم را به یک برآمدگی رساندم و آنجا پنهان شدم.
مطهری در خصوص واکنش عراقیها نسبت به کاری که انجام داده بود، اظهار کرد: دشمن خوشبختانه جرأت نکرد جلو بیاید، حدود نیم ساعت آنجا منتظر ماندم. بعد صدای چند تا از بچههای ایرانی را شنیدم که داشتند سینهخیز به سمت ما میآمدند. به کمک هم حدود ۲۰۰ متر را سینهخیز رفتیم تا نیروهای امدادی سپاه با موتور رسیدند و ما را سوار کردند.
رزمنده کرمانی دوران دفاع مقدس در پاسخ به این سئوال که انتقال به پشت جبهه چگونه انجام شد؟ تصریح کرد: وقتی به خط خودی رسیدیم، یک آمبولانس آنجا بود که ما را تا کنار بالگرد منتقل کرد. بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شدند و ما را به آبادان رساندند. در آنجا بیمارستانی بود که مراحل درمانمان را شروع کرد.
وی در پاسخ به این سئوال که شما به عنوان رزمنده دفاع مقدس چه پیامی از آن روزها برای نسل امروز دارید؟ خاطرنشان کرد: چیزی که در آن زمان هیچوقت فراموش نمیکنم، وفاق و هماهنگی مثالزدنی بین نیروهای مسلح و مسئولان کشور بود. آن وحدت و همدلی باعث شد در سختترین شرایط هم ناامید نشویم و کشورمان را حفظ کنیم. این روحیه باید همیشه زنده بماند.
انتهای خبر/ م