همزمان با وقوع حادثه، رسانههای فارسیزبان معاند از جمله بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و منوتو تلاش کردند با تحریف ماجرا، نقش تروریستها را کمرنگ جلوه دهند. این رسانهها با سانسور هویت قربانیان، حذف ابعاد انسانی جنایت و دستکاری در روایت، حملهای روانی علیه افکار عمومی آغاز کردند.
روایت کارشناسان از ابعاد پنهان ترور زاهدان
داوود میاندهی در گفتگو خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری «اقطاع خبر» با اشاره به سابقه فعالیت رسانهای خود در دوران اوج فعالیتهای تروریستی گروهک ریگی در زاهدان اظهار کرد: ما با مجموعهای از گروههای تروریستی مواجه هستیم که به تنهایی عمل نمیکنند؛ بلکه از سوی سرویسهای پیشرفته جاسوسی مورد حمایت کامل قرار میگیرند.
تروریسم چندلایه؛ از میدان تا رسانه
رئیس پیشین خبرگزاری جمهوری اسلامی در استان سیستان و بلوچستان افزود:در گذشته تصور میشد این پشتیبانی صرفاً در حوزه تسلیحاتی یا جابهجایی اطلاعاتی است، اما امروز بهروشنی میتوان گفت که این حمایتها ابعاد رسانهای، روانی، فکری و سازمانی نیز پیدا کردهاند. رسانههای وابسته به غرب، نقش مستقیمی در هدایت خط فکری، مشروعسازی و تقویت رسانهای این گروهها دارند.
میاندهی با اشاره به تحلیل محتوای پیامهای گروهک ریگی در دهه ۸۰ تصریح کرد: نوع روایتسازی این گروهها و بهرهبرداری آنها از ادبیات رسانهای و نمادهای اقناعی نشان میداد که هدایت دقیق رسانهای در کار است و این روند در حادثه اخیر زاهدان نیز تکرار شد.
وی با تأکید بر اینکه قربانیان این گروهها همواره از میان مردم بلوچ، اهل سنت و نیروهای محلی بودهاند، گفت: ادعاهای قومی و مذهبی این گروهکها، صرفاً ابزار هستند. هدف آنها ایجاد هراس، ناامنسازی فضای استان و نشاندادن چهرهای بیثبات از جمهوری اسلامی است.
این فعال رسانهای همچنین به ضعفها در رسانههای رسمی کشور اشاره کرد و افزود: اگر در این سالها برای رسانههای داخلی پشتیبانی لجستیکی، اطلاعاتی، آموزشی و حرفهای صورت میگرفت، فضای روایتسازی بهطور کامل به نفع دشمن واگذار نمیشد.
تروریستها بازوی میدانی، رسانههای معاند بازوی روانی دشمن
محمدنعیم رستمی، از فعالان رسانهای جنوب شرق کشور، با تشریح بستر تاریخی و جغرافیایی سیستان و بلوچستان، این استان را یکی از مهمترین اهداف استعمار دانست و گفت: از دوران قاجار، سیاست انگلیس این بود که این منطقه را به یک زمین سوخته تبدیل کند تا از ورود رقبای خود به هند جلوگیری کند. همین سیاست بعدها در دوران پهلوی با محرومسازی سیستماتیک ادامه یافت.
وی افزود: پس از انقلاب، سپاه، گروههای جهادی و نهادهای مردمی تلاش گستردهای برای بازسازی اعتماد عمومی و توسعه منطقه داشتند. اما مهمترین مانع توسعه، ناامنی سازمانیافتهای بود که به نام دفاع از قوم بلوچ، توسط گروههایی مانند جیشالعدل دنبال شد.
رستمی با اشاره به ابعاد جنگ شناختی علیه مردم منطقه تصریح کرد: امروز پروژه تجزیه کشورهای اسلامی با ابزار تروریسم داخلی و رسانههای خارجی دنبال میشود. در این پروژه، همانطور که داعش با نقاب اسلام به جان مردم افتاد، جیشالعدل نیز با شعار عدالت به زن و کودک بلوچ رحم نمیکند.
وی ادامه داد: مگر آن مادر و نوزادی که در حادثه دادگستری زاهدان شهید شدند، چه نسبتی با ادعاهای قومیتی یا مذهبی این گروه داشتند؟ واقعیت این است که تروریستها فقط به دنبال تولید وحشتاند.
این فعال رسانهای رسانههای بیگانه را تکمیلکننده پروژه ترور دانست و گفت: اگر در ایران کسی کوچترین آسیب را ببیند، رسانههای غربی آن را تیتر اول میکنند، اما وقتی در زاهدان یک نوزاد مظلوم شهید میشود، همان رسانهها سکوت میکنند. این نشاندهنده دوگانگی مطلق و بیاعتقادی آنها به حقوق بشر است.
رستمی در پایان تأکید کرد: هدف این رسانهها نه دلسوزی برای مردم، بلکه حفظ منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه است. اگر مردم منطقه خلاف این منافع عمل کنند، همان رسانهها که امروز از آنها حمایت میکنند، فردا علیهشان تیتر خواهند زد، واقعیت این است که اگر در سیستان و بلوچستان اعتراضی هم باشد برای اجرای عدالت است نه حرفهای شبکههای بیگانه.
جیشالعدل ادامه پروژه تجزیهطلبی جهانی
حجتالاسلام شیخبهایی، امام جمعه موقت کرمان، حمله تروریستی زاهدان را بخشی از پروژه کلان دشمن برای برهم زدن وحدت امت اسلامی دانست و اظهار کرد: یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی وحدت میان اقشار مختلف جامعه است. دشمن از همان ابتدای انقلاب در پی تفرقه بوده و در این مسیر از ابزارهایی مانند ترور، قومیتگرایی و تفکیک مذهبی بهره برده است.
وی با مقایسه عملکرد داعش و جیشالعدل گفت: این گروهک با نام فریبنده جیشالعدل، در حقیقت همان روش داعش را در داخل کشور پیاده میکند. در ظاهر شعار حمایت از مردم و دفاع از حقوق اقوام میدهد، اما در عمل به زن و کودک بیدفاع هم رحم نمیکند.
شیخبهایی ادامه داد: وقتی یک گروه به نام دفاع از اهل سنت، یک نوزاد را در دادگاه زاهدان به شهادت میرساند، باید فهمید که هدف فقط ایجاد وحشت، آشوب و نهایتاً تجزیه یکپارچگی کشور است.
امام جمعه موقت کرمان با اشاره به نقش رسانههای معاند در حمایت از این گروهها تأکید کرد: رسانههایی مانند بیبیسی و ایراناینترنشنال که در ظاهر مدافع حقوق مردم معرفی میشوند، در عمل ابزارهای روانی استعمارند. آنها در قبال جنایتهای دوران پهلوی سکوت کردند، اما امروز از تروریستها قهرمان میسازند.
وی در پایان با اشاره به سنتهای الهی در ناکامگذاشتن نقشههای دشمن گفت: در طول این سالها، فتنههای زیادی در کشور رخ داده و در همه آنها، امداد الهی و بصیرت مردم، توطئهها را خنثی کرده است. در این حادثه نیز، چهره دشمن بر همه مردم روشن شد و انسجام ملی قویتر از گذشته شکل گرفت.
وحدت، سلاح اصلی در برابر ترور و تحریف
حادثه زاهدان، نمایشی عریان از پیوند تروریسم و رسانه در پروژه بیثباتسازی ایران بود. این بار دشمن نه در میدان نظامی، بلکه در میدان افکار عمومی، با ترور مادر و نوزاد و همزمان تطهیر عاملان آن در رسانه، میکوشد امنیت و انسجام کشور را هدف قرار دهد.
در این میان، نقش آگاهسازی رسانههای داخلی، تقویت زیرساختهای ارتباطی و جلب اعتماد مردم، بیش از همیشه حیاتی است.
وحدت ملی، فهم مشترک از تهدید، و شفافسازی حقیقت، مؤثرترین راه مقابله با این جنگ ترکیبی است. همانگونه که در فتنههای گذشته تجربه شد، ملت ایران با اتکای به ایمان، آگاهی و انسجام، قادر است در برابر هر نقشه دشمن ایستادگی کند.
نقشه شکستخورده، اراده پیروز
در جمعبندی این تحلیل، روشن است که پروژه تروریستی اخیر در زاهدان نه تنها موفق نبود، بلکه با وحدت مردم، حمایت عمومی از قربانیان و افشای چهره واقعی دشمن، به شکستی رسانهای برای جریان معاند بدل شد. اگرچه آن نوزاد دیگر در میان ما نیست، اما خون او، همچون حجتی روشن، دروغ عدالتخواهی جیشالعدل و همپیمانان رسانهایاش را رسوا کرد.
همانگونه که در دفاع مقدس ۱۲ روزه، ملت ایران با وجود تفاوتهای فکری و سیاسی، در کنار هم ایستاد، در این جنگ شناختی و رسانهای نیز تنها راه پیروزی، وحدت، رسانهسازی هوشمند و بصیرت در برابر نیرنگهای دشمن است.
انتهای خبر/ پسند