دل‌آشوبه‌ای عجیب از شب گذشته تمام وجودم را پر کرده بود، تک تک صحنه‌های فردا را در ذهنم تجسم می‌کردم، از این که بار دیگر باید در میان اشک‌ها و ناله‌ها دوربین به دست صحنه‌ها را یکی پس از دیگری ثبت کنم، عمیقاً ناراحت بودم.

 

با ذهنی آشفته به استقبال فردا رفتم، واپسین دقایق تا رسیدن پیکر عزیز دل یک ملت سپری می‌شد، همه در تکاپو بودند، موکب‌ها یکی پس از دیگری سعی داشتند با قطره آبی هم که شده لب‌ تشنه مردم را تَر کنند.

بی‌قراری دوربین‌ها برای ثبت آخرین دقایق یک جوان‌مرد

 

گوشه‌ای ایستاده بودم در میان بهت و ماتم به ساعت گوشی‌ام نگاه کردم چند دقیقه‌ای از ساعت ۸ صبح گذشته بود، پیکر شهید هم‌زمان با پخش مداحی معروف «رفیق نیمه‌راه من خداحافظ….» به محدوده حسینیه ثارالله کرمان رسید.

 

مردم پیکر را با عطر سلام و صلوات به داخل حسینیه بردند و من هم کمی بعد خود را در میان خانواده شهید یافتم، آنجا که خواهر شهید زینب‌گونه اشک می‌ریخت و ناباورانه همه این صحنه‌ها را خواب می‌پنداشت.

و کودکی که نیامده یتیم شد

 

و یا صحنه دیدن همسری که ۶ ماهه باردار بود و به کودکی فکر می‌کرد که نیامده یتیم شد….

 

قلبم از شدت سنگینی این داغ بزرگ فشرده شده بود، به راه سخت و دشوار پیش‌روی این خانواده فکر می‌کردم اما یک چیز در نگاهشان پیدا بود، صلابت.

 

آری این خانواده‌ شهید و دیگر خانواده‌ها با این که عزیز از دست داده بودند اما باقدرت پای آرمان‌های شهدا ایستاده و مشق ایستادگی می‌کنند.

 

در همین افکار بودم که ناگهان پدر شهید عصا به دست وارد شد، با خود احساس کردم شاید این خم بودن کمرش با داغ فرزند تشدید شده است، مسئولان را دیدم یکی یکی پیش‌قدم شده و به استقبال پدر شهید رفتند.

صدایی بهشتی از یک قاری شهید

 

قرائت قرآن ابتدای مراسم یک تفاوت با سایر مراسم‌ها داشت، آن هم این بود که قاری با چشمان بسته و روحی پر کشیده مشغول قرآن خواندن بود.

 

به صدای قاری شهید گوش سپردم همین که شروع کرد «اعوذ‌بالله من الشیطان الرجیم» صدای ناله و گریه فضای حسینیه را پر کرد، اشک‌هایی که یکی پس از دیگری جاری می‌شدند.

 

خود را به نزدیکی پیکر شهید رساندم همانجا که سردار محمدعلی نظری فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان، محمدعلی طالبی استاندار کرمان، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن علیدادی سلیمانی نماینده ولی فقیه در استان و سایر مسئولان نشسته بودند.

اشک‌های فرمانده در فراق شهید وطن

 

نیم‌نگاهی به فرمانده انداختم، او که یکی دیگر از فرزندانش را از دست داده بود، دیگر خوددار نبود در فراق مرزبان ارشد خود به پهنای صورت اشک می‌ریخت.

 

اما مداح که نمی‌دانست کدام روضه را بخواند در میان روضه‌اش می‌گفت تشنه‌لب شهید شد، دستش از بدن جدا شده بود، به ناگهان مرا میانه صحرای کربلا کشاند، همانجا که قمر منیر بنی‌هاشم برای حراست از مشک آبی چشمان و دستان خود را فدا کرد.

 

تمام امروز زیر لب آجرک‌الله یا صاحب‌الزمان (عج) بر لب داشتم و با خود می‌گفتم آقاجان غصه نخورید همه ما فدائیان شما هستیم و در عین حال برای خانواده شهید و آن کودکی که هنوز چند ماهی مانده تا پا به عرصه هستی قدم بگذارد، دعا می‌کردم و از خداوند بزرگ خواستم به آنها صبر عطا کند تا راحت‌تر بتوانند این مسیر را طی کنند.

توصیف شهید از زبان فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان 

 

پس از پایان مراسم به سراغ فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان هم او که شاید دردش امروز بیش از سایرین بود رفتم تا کمی از این شهید بزرگوار برای ما سخن بگوید.

 

سردار محمدعلی نظری در گفتگو با خبرنگار «اقطاع خبر» در رابطه با شهادت شهید والامقام «رحیم محمدی» این چنین توضیح داد: پیام این شهادت‌ها و این خون‌ها به دشمن این است که فرزندان این ملت چشم و گوششان باز است و کوچک‌ترین حرکات دشمن را رصد می‌کنند.

 

وی افزود: حفظ ناموس، جان، مال و تمامیت ارضی این کشور تمام هستی این جوانان است و با تمام وجود خود در حال دفاع از ارزش‌های خود هستند.

 

فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان بیان کرد: شهید رحیم محمدی پسرعموی شهید علیرضا محمدی یکی از شهدای اقتدار دفاع مقدس ۱۲ روزه کرمان است، شهید رحیم محمدی راه پسرعموی شهیدش را ادامه داد و امروز مهمان او خواهد بود.

شهید رحیم محمدی کم‌حرف و اهل عمل

 

نظری ادامه داد: شهید رحیم محمدی دارای خصوصیات اخلاقی والایی بود، او شخصیتی کم‌حرف، پرکار و اهل میدان داشت و حقیقتاً یکی از نیروهای عملیاتی و متخصص ما بود.

 

وی مطرح کرد: اگرچه ما رحیم محمدی را از دست دادیم اما برادران و هم‌رزمان این شهید راه او را ادامه داده و جا پای این شهید می‌گذارند و اجازه نخواهند داد که دشمن ما کوچک‌ترین گزندی را به مردم و امنیت این کشور وارد کنند.

 

فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان در پایان ضمن تشکر و قدردانی از مردم ولایت‌مدار و شهیدپرور کرمان برای حضور در این تشییع باشکوه از خداوند متعادل خواست تا همه ما ادامه‌دهنده راه این شهدای گرانقدر باشیم.

تاریخ گواه رشادت‌های یک مرد

 

به گزارش «اقطاع خبر»؛ امروز هم با همه دردها و غم‌هایش به پایان رسید، قطعاً این شهید آخرین فدایی وطن نخواهد بود اما روزگاری آیندگان این رشادت‌ها را کتاب کرده و دل تاریخ ماندگار می‌کنند.

 

انتهای خبر/ سلیمانی‌فرد