به گزارش پایگاه خبری «راه آرمان»؛ شهید «محمد حقگویی» هفتم تير ۱۳۴۷، در شهرستان بردسير متولد شد. وی تا دوم راهنمايی درس خواند، به عنوان پاسدار وظيفه به جبهه اعزام شد. سرانجام پانزدهم خرداد ۱۳۶۷، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. در ادامه بخشهایی از وصیتنامه شهید «محمد حقگویی» […]
در ادامه بخشهایی از وصیتنامه شهید «محمد حقگویی» را مرور میکنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را سپاس میگویم که به من قبل از مرگم (خدا کند توفیق شهادت در راه خدا و آرمانهای والای اسلامی به من عنایت کند) فرصت نوشتن این وصیتنامه را داد.
خدایا به تو پناه میبرم و از تو یاری میجویم. خدایا به حدی گناه کردم و از فرمان تو سرپیچی کردم که شرمندهام مرا از بخشیدهشدگان خودت قرار بده.
اگر شهید شدم چشمان را باز بگذارید تا کوردلان بدانند که کورکورانه به این راه نرفتهام، دستانم را بیرون از تابوتم بگذارید تا راحتطلبان و دنیاپرستان ببینند که چیزی با خود به آن دنیا نمیبرم و مشتانم را گره کنند تا کافران بدانند که جسم بیجانم نیز نخواهد گذاشت حتی لحظهای به خود آرامش ببینند.
پدرجان خداوند میفرماید دو راه برای انسان گذاشتم یکی خوب و یکی بد. من راه خوب را انتخاب کردهام. پدرم از اینکه جان ناقابلم را هدیه رهبر و ملتم میکنم مپندار که من مردهام بلکه زندهام و در نزد خدای خود روزی میخورم.
سخنی با مادرم دارم. مادر بر خود ببال و بر خویشتن افتخار کن که فرزندت را در راه خدا دادی. صبور باش جامه نو بپوش و شادی کن.
اما خواهرم که برایم دلسوز و مهربان بودی من از شما خجلم چون بسیار برایم زحمت کشیدید. گریه نکنید شادی کنید و جامه نو بپوشید زیرا تنها برادرتان داماد شده. دامادی که خلعت دامادیش کفن و حنای عروسیش خون و حجله زفافش قبر است.
برای همه شما طلب صبر و استقامت از پروردگار خواهانم. از برادران و خواهرم میخواهم که به مادرم دلداری بدهند و به او بگویند که شهید شدن در راه اسلام هیچ غم ندارد.
در پایان امیدوارم که هر کدامشان فردی مفید در راه بهثمر رساندن انقلاب اسلامی باشند. پدر و مادر و برادرانم و خواهرم اقوام و بستگان را به خدا میسپارم.
منبع: نوید شاهد کرمان
انتهای خبر/س
https://armanekerman.ir/vdcee78zejh8nxi.b9bj.html
armanekerman.ir/vdcee78zejh8nxi.b9bj.html
تمامی حقوق برای پایگاه خبری اقطاع خبر محفوظ است.