امروز سه اکتبر و روز جهانی لبخند است اما میگویم شاید شب چهارشنبه بیش از هر چیزی خنده و لبخند در جهان دیده میشد. شوق و خنده از قدرتی که موشکهای ایرانی بر سر رژیم کودککش صهیونیستی آوار کرده بود حالا به کودکان غزه «لبخند» هدیه داده بود.
بیشک آن شب وقتی تصاویری از دست زدن و شادی کودکان به دستمان میرسید گریه و لبخند با هم آمیخته میشد، رقص کودکان در آوارگی و شادیشان بر گِرد تنه موشکها هرگز از ذهن نخواهد رفت.
خیابان شریعتی کرمان از آن جنس خیابانها پر از زندگی است آن هم به دلیل مغازههای متعددی است که در آن وجود دارد، حس زندگی و حضور مردم بیشتر است بنابراین این خیابان را انتخاب کردم تا با کرمانیها در رابطه با شادی و لبخند حاصل از عملیات «وعده صادق۲» به گفتگو بنشینم.
سه دختر نوجوان با تیپهای شاد و به قول معروف امروزی در حال گذر بودند که به سمتشان رفتم؛ بعد از معرفی خود به عنوان یک خبرنگار؛ پرسیدم عملیات «وعده صادق۲» را دیدید؟ هر سه سرشان را تکان دادند.
میخواستم بپرسم که چه حسی داشتید که یکی از آنها گفت: تمام شب را بیدار بودیم و اتفاقاً با همین دو دوستم اخبار را دنبال میکردیم. در شبکههای اجتماعی خبر میخواندیم علاوه بر آن اخبار را برای یکدیگر ارسال میکردیم و با هم در رابطه با خوشحالی و یا نگرانیهایمان صحبت میکردیم.
لبخندی متفاوت
حرفش تمام نشده بود که دوستش توضیح داد: راستش بیش از هر چیزی خوشحالی مردم غزه خوشحالمان کرد و البته قدرت، اینکه قدرت داشتیم و توانستیم اینگونه نمایش دهیم ته دلمان را به ذوق آورده بود.
وی ادامه داد: لبخندی که بر لبان مردم فلسطین نشسته بود را هرگز فراموش نمیکنم، مادرم وقتی تصاویر شادی، خندهها و لبخند کودکان غزه را دید گریه کرد و رو به من گفته که زهرا این شادی و خندهها جنسش خیلی متفاوت است، کودکانی که یک سال است زجر دیدهاند، ترسیدهاند و گریستهاند.
یکی از دخترها که هنوز سخنی نگفته بود، گفت: لبخندشان آنقدر عمیق بود که ما نیز از آن شادی و لبخندها، میخندیدیم اصلاً حس قدرتی که ایران داشت برایمان غرورآفرین بود اما لبخندی که بر لبان مردم غزه میدیدیم ما را خوشحال میکردم.
با این سه دختر نوجوان که خداحافظی کردم به سمت بانویی رفتم که تعدد کیسههای خریدش نشان میداد که امروز برای خودش وقت گذاشته است، به سمتش رفتم و از او نیز در خصوص عملیات «وعده صادق۲» پرسیدم.
یک اکتبر روز لبخند انسانیت
وقتی با او گفتگوی اولیهای انجام دادم فهمیدم که معلم است و در یکی از دبیرستانهای کرمان تدریس میکند؛ برایم از شوق آن شب چنین گفت: واقعیت این است که آن شب نه تنها ما مردم ایران بلکه مردم سراسر این جهان که انسانیت در وجودشان جوانهای داشت خوشحال بودیم، من به عنوان یک زن و مادر وقتی صحنهها گریه و ضجه مادران غزه را میدیدم بارها گریه کردم اما شب چهارشنبه خنده و لبخند بود؛ شادی کودکان و رقصی که بر گرد تکهها موشکی که بر سر رژیم کودککش فروریخته بود ما را نیز شاد و لبخند به ما هدیه داد.
وی ادامه داد: اینکه میگویی امروز سه اکتبر و روز جهانی لبخند است کاش در تاریخ بنویسند یک اکتبر روز لبخند انسانیت بود.
با او که خداحافظی کردم، به فکر رفتم و به دنبال یک تیتر برای این گفتگوها بودم، شاید «قدرت موشکهای سپاه و لبخندهای کودکان غزه».
انتهای خبر/ پسند