۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ويژه‌های خبری
مراقب هیجان باشیم
مراقب هیجان باشیم

مراقب هیجان باشیم

شهردار مسلمان نیویورک، واقعیت قدرت یا نمایش تنوع؟ به گزارش پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ اردشیر زابلی‌زاده در یادداشتی نوشت: ظهور زهران ممدانی در مقام شهردار منتخب نیویورک را نمی‌توان یک اتفاق ساده در عرصه سیاسی آمریکا دانست. او نه‌تنها محصول نسل تازه‌ای از سیاست‌مداران چپ‌گرا و عدالت‌خواه است، بلکه بازتاب‌دهنده تحولی در سطح روایت‌سازی رسانه‌ای […]


شهردار مسلمان نیویورک، واقعیت قدرت یا نمایش تنوع؟

مراقب هیجان باشیم

به گزارش پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ اردشیر زابلی‌زاده در یادداشتی نوشت: ظهور زهران ممدانی در مقام شهردار منتخب نیویورک را نمی‌توان یک اتفاق ساده در عرصه سیاسی آمریکا دانست. او نه‌تنها محصول نسل تازه‌ای از سیاست‌مداران چپ‌گرا و عدالت‌خواه است، بلکه بازتاب‌دهنده تحولی در سطح روایت‌سازی رسانه‌ای و گفتمان هویتی در غرب محسوب می‌شود.

ممدانی متولد کامپالا در اوگاندا و از خانواده‌ای هندی‌تبار است که در هفت‌سالگی به آمریکا مهاجرت کرد. تحصیلات خود را در رشته مطالعات آفریقایی در کالج گذراند و از سال ۲۰۲۱ نماینده منطقه ۳۶ در مجلس ایالتی نیویورک شد. او خود را یک سوسیال‌دموکرات معرفی می‌کند و با شاخه چپ حزب دموکرات پیوند دارد. شعارهای اصلی او در جریان انتخابات بر عدالت اجتماعی، حمل‌ونقل عمومی رایگان، کنترل قیمت مسکن، و افزایش حداقل دستمزد تا ۳۰ دلار در ساعت متمرکز بود. در فضای رسانه‌ای آمریکا و فراتر از آن، ظهور ممدانی به چند روایت تبدیل شده است.

۱. روایت نماد تغییر نسل و تنوع هویتی، در چارچوب این روایت، پوشش رسانه‌ها به او غالباً به‌عنوان نخستین شهردار مسلمان، مهاجر، یا هندی‌تبارِ نیویورک اشاره کرده است. این وجه به‌ویژه در رسانه‌های بین‌المللی برجسته شده است. این روایت یک مزیت دارد، به مخاطبانی که در آمریکا یا حتی خارج از آمریکا احساس محرومیت یا عدم نمایندگی می‌کنند، پیام امیدبخشی می‌دهد. اما از دید تحلیلی، چنین نمادی می‌تواند هم به پرتاب فرد به‌جای تمرکز بر سیاست‌های واقعی منجر شود، و هم ابزار تبلیغاتی قدرتمندی شود که توجه را از کیفیت سیاست‌گذاری به هویت فردی منحرف کند.

۲. اما روایت دیگری که از تحلیل رسانه‌های لیبرال – پیشرو برداشت کرد، روایت تغییر ایدئولوژیک در حزب دموکرات شهر نیویورک است.

۳. این نوع رسانه‌ها او را نماد ظهور جریان پیشروتر در حزب دموکرات می‌دانند که می‌خواهد سیاست‌های رفاهی و عدالت اجتماعی را در اولویت قرار دهد. از سوی دیگر، رسانه‌های محافظه‌کار او را هشداردهنده جلوه داده و وی را به‌عنوان تهدیدی برای سرمایه‌داری شهری و نظم اقتصادی معرفی کرده‌اند؛ بنابراین پوشش رسانه‌ای او متأثر از خط‌کشی سیاسی است، نه صرفاً خبری، بلکه نماد یک کشمکش ایدئولوژیک است.
 

نیویورک با انتخاب ممدانی ممکن است به آزمایشگاهی برای سیاست‌های رفاهی گسترده تبدیل شود 

 
۴. در برخی رسانه‌ها غربی دیده شده است که در چارچوب «روایت آزمایشگاه سیاست شهری» شهر نیویورک با انتخاب ممدانی ممکن است به آزمایشگاهی برای سیاست‌های رفاهی گسترده تبدیل شود، اگر موفق شود، الگویی برای سایر شهرها خواهد شد؛ اگر شکست بخورد، سندی برای رد سیاست چپ خواهد شد. اگر بخواهیم این موضوع را از منظر تحلیلی نگاه کنیم، باید گفت، این‌گونه روایت‌ها اهمیت دارند؛ چون رسانه‌ها نه‌تنها چه شد، بلکه می‌تواند بشود را نیز از طریق گزارش در افکار عمومی مهندسی می‌کنند، و این بخش از گفتمان آینده‌نگر رسانه‌ای است.

خطاب مستقیم ممدانی به ترامپ مثلاً جمله «Turn the volume up!» و پاسخ‌های ترامپ و همراهانش، پوشش رسانه‌ای را به سطح شکاف سیاسی برده است. این باعث شده که رسانه‌ها وی را نه فقط به‌عنوان نامزد یا شهردار منتخب ببینند، بلکه به‌عنوان نقطه تقابل نمادین بین جریان چپِ نوین و جریان راست سنتی مطرح کنند. این نوع روایت، تقابلی برای ایجاد جنگ روایت‌ها است. در واقع رسانه‌ها تبدیل به میدان نبردی بین روایت‌های متعارض می‌شوند. حال باید بررسی نمود که آثار این تولیدات رسانه‌ای بررسی مخاطب چیست؟

انتخاب ممدانی برای مخاطبان عمومی به‌عنوان داستانی جذاب و امیدبخش گزارش شده است که مکانیسم تغییر را نمایش می‌دهد. اما در رسانه‌های رقیب یا محافظه‌کار او به‌عنوان هشدار یا نماد ریسک برجسته شده است؛ مثلاً گزارش‌هایی با عنوان آیا نیویورک تحت مدیریت سوسیالیست‌ها خواهد بود؟ برای بازیگران بین‌المللی و رسانه‌های غیرآمریکایی انتخاب ممدانی تبدیل به رویدادی فراتر از مرزها شده است نمادی از تنوع، مهاجران و تغییرات در سیاست شهری در آمریکا.

اما اهمیت انتخاب ممدانی در لایه‌های عمیق‌تر نهفته است. رسانه‌های آمریکایی و بین‌المللی از همان ابتدا او را به‌عنوان نخستین شهردار مسلمان نیویورک معرفی کردند و از او چهره‌ای نمادین از تنوع فرهنگی و نژادی در ساختار قدرت آمریکا ساختند. در واقع، رسانه‌ها با تأکید بر هویت مهاجری و مذهبی او، بیش از آنکه بر سیاست‌ها و توان اجرایی‌اش تمرکز کنند، به بازنمایی تصویری پرداختند که قرار بود پیام تغییر را به جامعه القا کند.

نقش پررنگ لابی‌های اقتصادی و صهیونیستی در سیاست شهری و فدرال آمریکا

این در حالی است که تحلیل واقع‌بینانه نشان می‌دهد چنین چهره‌هایی در آمریکا معمولاً در چارچوب سیاست کلان نظام سرمایه‌داری و با نظارت دقیق لابی‌های بانفوذ به قدرت می‌رسند. از جمله، نمی‌توان از نقش پررنگ لابی‌های اقتصادی و حتی صهیونیستی در سیاست شهری و فدرال آمریکا غافل بود. اگرچه ممدانی در سخنرانی‌هایش گاه از حقوق فلسطینی‌ها و عدالت جهانی سخن گفته است، اما تجربه سیاسی آمریکا نشان می‌دهد که هیچ سیاست‌مدار با شعارهای مترقی در ساختار قدرت این کشور بدون درنظرگرفتن خطوط قرمز تعیین‌شده از سوی مراکز نفوذ اقتصادی و امنیتی نمی‌تواند مسیر مستقلی طی کند.

در نتیجه، هرچند ظاهر امر ممکن است نشان‌دهنده پیروزی یک مسلمان مهاجر بر ساختار سنتی سیاست آمریکا باشد، اما باطن آن می‌تواند نوعی مدیریت تنوع از سوی دستگاه سیاسی باشد تا نشان دهد دموکراسی آمریکایی همچنان ظرفیت جذب اقلیت‌ها را دارد، بدون آنکه از چارچوب‌های واقعی قدرت خارج شود. در چنین شرایطی، واکنش رسانه‌های ایران نیازمند دقت و خویشتن‌داری است.

نباید صرفاً به دلیل مسلمان بودن ممدانی یا مواضع ظاهراً ضدنژادپرستانه‌اش، او را نماد مثبت یا چهره‌ای ضد سیستم معرفی کرد. رسانه‌های کشور باید از هیجان‌زدگی در این‌گونه موارد پرهیز کنند و نگاه تحلیلی، نه احساسی، داشته باشند. لازم است این پدیده از دو منظر بررسی شود: ۱. به‌عنوان بخشی از روند پیچیده بازنمایی سیاسی در غرب ۲. به‌عنوان ابزار جدیدی برای نمایش تساهل و تنوع در چارچوب نظام سرمایه‌داری آمریکا. اگر رسانه‌های ایرانی بدون تحلیل کارشناسی به بازنشر یا تحسین چنین رخدادهایی بپردازند، ممکن است ناخواسته در بازتولید همان روایتی مشارکت کنند که هدفش تثبیت تصویر مثبت از ساختار سیاسی آمریکا است.

آمریکا کشوری است که سازوکار قدرت در آن با نظارت دقیق مجموعه‌ای از نهادها و لابی‌های پرنفوذ اداره می‌شود، از جمله لابی‌های صهیونیستی که در تعیین مواضع سیاست‌مداران در قبال خاورمیانه نقش مهمی دارند. طبیعی است که شهرداری نیویورک نیز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و پرنفوذترین نهادهای شهری جهان، خارج از این نظارت‌ها نخواهد بود؛ بنابراین، رسانه‌های ایرانی باید از ساده‌انگاری درباره استقلال یا اصالت جهت‌گیری‌های چنین چهره‌هایی بپرهیزند و هرگونه تحلیل درباره آنان را در چارچوب نظام کلان قدرت در آمریکا ببینند.

توصیه پایانی آن است که تحلیل انتخاب زهران ممدانی باید نه بر پایه احساسات یا اشتراک مذهبی، بلکه بر مبنای شناخت نظام تصمیم‌سازی در آمریکا انجام شود. هر پیروزی در سطح سیاست شهری ایالات متحده، تا زمانی که از فیلترهای لابی‌های اقتصادی و امنیتی عبور نکند، معنای واقعی استقلال یا تحول ندارد. ازاین‌رو رسانه‌های ایران باید این‌گونه رخدادها را با نگاه نقادانه، هوشیار و واقع‌نگر دنبال کنند تا در دام روایت‌های فریبنده غربی گرفتار نشوند.

منبع: فارس 
 


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*