بهرام افشاری، مهدی هاشمی، هومن حاجی عبداللهی و سام نوری بازیگران این اثر سینمایی هستند.
عدنان شاهطلایی در نقدی درباره ساخت این فیلم سینمایی گفت: این روزها خلاقیت درسینما به تدریج جایش را به ترکیبهای تکراری و تولید انبوه داده است. مرد عینکی ساخته کریم امینی نمایندهای است از جریان آشفتهای که نه قصه دارد، نه شخصیت و نه حتی شوخ طبعیای که بتواند تماشاگر را پای پرده سینما نگه دارد.
بازیگر و منتقد سینما ابراز کرد: ماجرای مرد عینکی از دل ایدهای نسبتاً بامزه شروع میشود که چندان بد نیست؛ شخصیتی ساده دل و عینکی به نام «حلیم رایگان». وی نظافتچی دستشویی عمومی پارکها است و از مردم بابت استفاده از سرویسها پول میگیرد که این کار باعث اخراج و از دست دادن شغلش میشود و در ادامه جنجال راه میاندازد.
وی اظهار کرد: مردم حاضر در پارک از اعتراضهای حلیم فیلم میگیرند و فیلم به سرعت در فضای مجازی پخش میشود. حلیم درگیر زنجیرهای از اتفاقات بیمنطق و فانتزی میشود، او به شدت بدشانس است و سر از چین در میآورد، سپس از اکوادور و بالاخره آبهای آزاد.
شاهطلایی در ادامه تاکید کرد: به نظرم این حجم از پراکندگی مکانی – روایی به جای آن که جذاب باشد، صرفاً مخاطب را با زنجیرهای از سکانسهای غیر منسجم، سردرگم میکند. فیلم کمدی است، اما ترجیح میدهد حوادث را با اکشنهای دست چین شده فیلمهای خارجی پر از حادثه، عجین کند.
بازیگر و منتقد سینما اظهار کرد: طنز فیلم عمدتاً بر پایه اغراقهای تصویری، لهجهها و شوخیهای تکراری استوار است. در این اثر صحنههای اکشن خوبی قرار است روایت شود، اما اکشنش نه طراحی دارد، نه تعلیق و نه ابتکار. نتیجه کار ترکیبی است از تعقیب و گریزهایی بیجان و موقعیتهایی که گویی کپی از کارهای بیارزش خارجی است، بی آنکه بومیسازی یا پردازش دراماتیکی در کار باشد.
شاهطلایی درباره تقلید مرد عینکی از آثار خارجی تصریح کرد: نکته قابل تأمل این است که فیلم از همان ابتدا درگیر تقلید است و از عنوان و از خط داستانیاش که شباهت با مستربین و مرد هزارچهره دارد، این امر گویا است.
وی از بازی بازیگر نقش اصلی و کارگردان اثر گفت: بهرام افشاری بازیگر توانمند و کریم امینی نیز فیلمساز خوشفکری است که هر دو پیشتر توانشان را به اثبات رسانده بودند. در فیلم «فسیل» که داستان سه خواننده دهه پنجاه خورشیدی بود، به دلیل انتقال حس نوستالژی، روایتی را رقم زده، و مخاطب با انسجام بیشتری ماجراها را پیگیری میکرد.
شاهطلایی ادامه داد: بهرام افشاری این بار در مرد عینکی، اسیر کاراکتری بیستون است. با آنکه در پرداخت نهایی میتوانست اینگونه نباشد؛ اما صرفاً یک تیپ باقی میماند. همچنین فیلمنامه مرد عینکی مجال و منطق لازم را برای او فراهم نمیکند و فیلمنامه مشکل اصلی مرد عینکی است، مجموعهای از موقعیتها که گویی صرفاً برای پرکردن دقایق نوشته شدهاند و هیچ خط پیوستهای در روایت دیده نمیشود.
بازیگر و منتقد سینما افزود: در این اثر موقعیتهای طنز، بیشتر بر اثر بداههگویی بازیگران شکل گرفته است تا بر اساس یک طراحی نمایشی هدفمند؛ همچنین میزانسنها ساده، نورپردازیها عاری از حس فضا هستند.
وی تأکید کرد: در برخی صحنهها، پرش زمانی یا مکانی آن قدر ناگهانی است که بیننده عملاً از فهم ادامه روایت باز میماند. مشخص است که فیلمساز علاقمند به ایجاد ریتمی سریع بوده، اما فقدان هماهنگی بین اجزا، این ریتم را به آشفتگی کشانده است. لحظاتی در فیلم وجود دارند که خالی از لطف نیستند و لبخندی ناشی از رضایت نیز بر لب مخاطب مینشاند. معتقدم فیلمهایی از این دست بر اساس فکر یا دغدغه ساخته نمیشوند، بلکه محصول فضاییاند که در آن، سینما بیشتر محل گردش سرمایه است تا بروز اندیشه. سینمایی که فراموش کرده برای مخاطب احترام قائل شود.
وی خاطرنشان کرد: میتوان اینگونه عنوان کرد که فیلم سینمایی مرد عینکی، نمونهای از آنچه در سالهای اخیر بر سینمای کمدی ایران آمده است که تبدیل طنز به ابتذال، جانشین ساختن شلوغی به جای خلاقیت، فیلمی که کمی میخنداند و فراموش میشود، زیرا چیزی برای بقا ندارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران
انتهای خبر/ م