۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ويژه‌های خبری
معماری ایرانی‌ اسلامی؛ از هویت تا فراموشی
معماری ایرانی‌ اسلامی؛ از هویت تا فراموشی

معماری ایرانی‌ اسلامی؛ از هویت تا فراموشی

امروزه با غفلت از اقلیم و فرهنگ بومی، نه‌ تنها سیمای شهرها دگرگون شده، بلکه آرامش، تعلق و هویت نیز از خانه‌ها رخت بسته‌اند. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ خانه پدربزرگم در دل بافت قدیمی شهر کرمان را فراموش نمی‌کنم، خانه‌ای کاهگلی با معماری سنتی که زندگی را معنا می‌کرد و […]


امروزه با غفلت از اقلیم و فرهنگ بومی، نه‌ تنها سیمای شهرها دگرگون شده، بلکه آرامش، تعلق و هویت نیز از خانه‌ها رخت بسته‌اند.

معماری ایرانی‌ اسلامی؛ از هویت تا فراموشی

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ خانه پدربزرگم در دل بافت قدیمی شهر کرمان را فراموش نمی‌کنم، خانه‌ای کاهگلی با معماری سنتی که زندگی را معنا می‌کرد و حتی اگر حال اهالی خانه ناکوک بود اما با حضور در حیاط و تماشای خانه و لمس کاهگل در تابستان و زمستان انرژی مضاعفی می‌گرفتیم.

اما امروزه با گذشت زمان و استفاده‌های مضاعف از تکنولوژی‌های نوین در عرصه‌های مختلف شاهد تغییرات بسیاری در معماری شهری و خانه‌ها هستیم؛ تغییراتی که گاهاً بافت سنتی را پس می‌زند و برخی اوقات تلاش می‌کند رد پای هویت را در سازه‌ها حفظ کند.

معماری ایرانی- اسلامی همواره جلوه‌گاه پیوند معنویت و زیباشناسی، اقلیم‌گرایی و فرهنگ‌مداری بوده است. از حیاط مرکزی گرفته تا ایوان و بادگیر، از نقش و نگارهای اسلیمی تا نورپردازی حریم‌مدار، همه نشانگر روح معماری ایرانی هستند. اما در دهه‌های اخیر و به ‌ویژه با روند پرشتاب شهرنشینی، سبک‌های معماری مدرن با قالب‌هایی بی‌ارتباط با اقلیم و فرهنگ بومی، به شهرهایی چون کرمان راه یافته‌اند. حال باید دید سازه‌های جدید، چقدر از این میراث کهن بهره برده‌اند و تا چه اندازه از آن فاصله گرفته‌اند.

خشت‌هایی که با اندیشه ساخته می‌شدند

سید محمدعلی گلاب‌زاده در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ در پاسخ به این سئوال که نگاه گذشتگان ما در خصوص بهره‌گیری از طبیعت و مصالح بومی گفت: تفکر و اندیشه نیاکان ما این بوده که از آنچه داشتند برای بهتر زندگی کردن استفاده کنند.

این تاریخ‌شناس کرمانی ادامه داد: گذشتگان ما معتقد بودند بدون آنکه به جایی متوسل شوند و دست نیاز به سوی شهر و دیاری دراز کنند، با آنچه در اختیارشان بوده، بهترین و مناسب‌ترین سازه‌ها را در سایه تفکر و اندیشه‌ای که داشتند به کار گرفتند و بهترین نوع زندگی را در منطقه‌ای مثل کویر کرمان و سایر نقاط رقم زدند؛ کاری که متأسفانه ما خلاف آن عمل کردیم و امروز چوبش را هم می‌خوریم.

وی ابراز کرد: در منطقه‌ای مانند کرمان هیچ مصالحی فراوان‌تر از خاک رس نیست. نیاکان ما با همین خاک رس، خشت درست می‌کردند و با همین خشت‌ها خانه می‌ساختند. جرزهای دیوارها قطور بود و سقف‌ها، خشت و گلی. روی سقف‌ها را با کاه‌گل اندود می‌کردند که این کاه‌گل بهترین عایق است؛ چرا که در تابستان مانع نفوذ گرمای زیاد می‌شد و در زمستان با یک مختصر آتشی که در فضای اتاق روشن می‌کردند، به راحتی خانه گرم می‌شد. هیچ نیازی به ابزار خاصی نبود.

بادگیرها رفتند، کولرها آمدند؛ اما چه از دست دادیم؟

گلاب‌زاده تصریح کرد: گذشتگان ما در مناطقی که بیشتر آزار باد گرم وجود داشت، از بادگیر استفاده می‌کردند. بدون استفاده از انرژی، باد گرم را از دل فضاهای نمناک عبور می‌دادند و هوای خنک را به زیرزمین‌ها یا اتاق‌ها هدایت می‌کردند. هنوز اگر به نمونه‌هایی از آن بادگیرها مراجعه کنید، می‌بینید هوایی بسیار سالم‌تر و پاک‌تر از آنچه امروز داریم، برای ساکنین فراهم می‌کردند.

این تاریخ‌شناس کرمانی اظهار کرد: در گذشته کوچه‌ها را خیلی پهن نمی‌گرفتند، در حدی که عبور پیاده راحت انجام شود. مهم‌تر از همه، هیچ‌وقت کوچه‌ای خیلی طولانی و مستقیم نبود. دلیلش این بود که با پیچ ‌و خم دادن به مسیر، سایه‌رو برای تابستان و نورگیر برای زمستان تأمین شود. این‌ها همه برای این بود که عبور و مرور مردم در تمام فصل‌ها راحت و بدون وابستگی به انرژی گرمایشی یا سرمایشی باشد.

وی تأکید کرد: ما همه این ساختارها را رها کردیم و به جای بادگیر کولر استفاده کردیم؛ یا به جای سقف‌های سنتی، سقف‌های آهنی. یا ساختمان‌های شیشه‌ای که امروز با کمال تأسف در کرمان شاهد این اقدامات هستیم. بدتر از آن، سقف‌های شیروانی زشت و نازیبا از آهن و حلبی که در تابستان آفتاب مستقیم روی آن می‌تابد و گرمای بالای ۶۰ درجه تولید می‌کند. این گرما به ساختمان منتقل می‌شود و ما برای خنک کردنش باید برق، آب، کولر و انرژی بیشتری مصرف کنیم. این‌ها راه‌حل نیست؛ عقب‌گرد است.

کوچه‌های پر پیچ‌ و خم، تدبیری برای زندگی با اقلیم

گلاب‌زاده خاطرنشان کرد: امروز به‌ خاطر همین تفکر غلط و بی‌توجهی به تجربه نیاکان‌، دچار مشکلاتی مثل فرونشست زمین، قطعی برق‌های چند ساعته و مصرف بی‌رویه انرژی شده‌ایم. حتی اگر برق تمام دنیا را هم به اینجا بیاوریم، با این روند، معلوم نیست چه بر سرمان خواهد آمد. گمان کردیم حالا که اینترنت و شبکه‌های مجازی آمده، همه‌چیز را می‌فهمیم. ولی حقیقت این است که اجداد ما خیلی خوب می‌فهمیدند و ما بودیم که نفهمیدیم و هنوز هم نمی‌فهمیم.

این تاریخ‌شناس کرمانی با واژه‌های خود به خوبی ما را به گذشته و معماری سنتی خانه‌های قدیمی برد. در بافت تاریخی شهر در کنار آقار قدیمی نگاه آدمی با ساختمان‌های امروزی و معماری مدرن گر می‌خورد. با بانوی میانسال کرمانی هم‌کلام شدم و از حال و هوای شهر با احداث ساختمان‌های جدید جویا شدم.

وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ عنوان کرد: دیوارهای ساختمان‌ها صاف و بلند، بدون هیچ آجرکاری یا طراحی خاص هستند که نه سایه‌بان دارد، نه حیاط، نه جایی برای ارتباط خانوادگی. خانه‌ها همه مثل قوطی کبریت روی هم چیده شده‌اند. نه حس آرامش وجود دارد و نه احساس تعلق.

از خانه‌های قوطی‌ کبریتی تا بی‌هویتی شهری

مردی پا به سن گذاشته‌ای را در حوالی میدان و محله گنجعلیخان دیدم از او در خصوص تغییر معماری ایرانی – اسلامی و سبک ساخت و سازها جویا شدم. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ اظهار کرد: خانه‌های قدیمی ما با اقلیم کویری سازگار بود. تابستان خنک بود و زمستان گرم. ولی حالا هر ساختمانی مثل دیگری است، بدون فکر، فقط برای فروش.

دغدغه تغییر سبک معماری تنها مربوط به افراد پا به سن گذاشته نیست این مهم را از صحبت‌های دختر جوانی که خود را دانشجوی رشته معماری معرفی کرد متوجه شدم. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ تصریح کرد: معماری ایرانی- اسلامی فقط طاق و گنبد نیست، یک جهان‌بینی است. ولی الان سازنده‌ها فقط به هزینه فکر می‌کنن، نه به میراث فرهنگی.

گفتگو میدانی با مردم شهر کرمان این مهم را بیان می‌کند که فاصله گرفتن سازه‌های جدید از معماری ایرانی- اسلامی تنها یک مسئله فنی نیست، بلکه یک بحران هویتی است. بی‌توجهی به اقلیم، فرهنگ و روح ایرانی- اسلامی در ساخت‌ و سازهای جدید نه ‌تنها نارضایتی شهروندان را در پی دارد، بلکه تهدیدی برای حافظه تاریخی و فرهنگی شهرهاست.

بنابراین به نظر می‌رسد وقت آن رسیده که بازنگری جدی در سیاست‌های ساخت ‌و ساز شهری صورت گیرد تا خانه‌ها دوباره «خانه» شوند؛ جایی برای زیستن با هویت، نه صرفاً مکانی برای اقامت.

انتهای خبر/ م


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*