در میان هزاران روایت مادران شهید، گاهی جملهای کوتاه، ضربهای بلندتر از هزار فریاد دارد. مثل آنجا که مادری در آستانه وداع، صدای فرزندش را میشنود که میگوید: «نمیخواهم مدیون بیتالمال بمانم».
این روایت، نه فقط از عشق مادری میگوید، نه فقط از داغ فرزند بلکه نشان از قلهای از ایمان و مسئولیت است در لحظههایی که بسیاری تنها به خود میاندیشند.
این روایت، صدای مادری است که دلش هنوز با زنگ آن تماس میلرزد، با واژههای فرزندش زندگی میکند و شاید در ماه رجب و شعبان امسال در هر سحرگاه، به یاد فرزندش روزهها را به نیابت بگیرد…
نمیخواهم مدیون بیتالمال بمانم
شهید محمدعلی بنیاسدی از جمله شهدای دیار کریمان است که در دفاع مقدس 12 روزه در برابر رژیم صهیونیستی ایستاد و جانش را در راه وطن تقدیم کرد.آنچه میخوانید روایت مادری است که از آخرین تماس فرزند شهیدش میگوید.
اشکها روی گونهاش میلغزند؛ بیصدا، اما سنگین. مادر است، دلسوخته، هنوز هم داغ تازهاش را باور نکرده. میگوید و بغضش را فرو میدهد، اما کلماتش بوی دلتنگی میدهند.
میگوید: نمیدانستم آخرین بار است که محمدعلی تماس میگیرد… اگر میدانستم، گوشی را زمین نمیگذاشتم… کاش بیشتر با او حرف میزدم، کاش دلِ دلتنگم را سیر میکردم. آن لحظه، نمیدانستم چه چیزی در انتظارم است
با صدایی آرام، اما لرزان ادامه میدهد: به او گفتم مادر مواظب خودت باش… گفت: مادر من سرباز انقلابم.
کمی مکث میکند. چشمانش به جایی خیره میماند، انگار هنوز همان لحظه است، همان تماس…
بعد، با لحنی پر از شرم، صدای پسرش را به یاد میآورد: مادر، اگر چیزی از تو بخواهم… اگر شهید شدم… برایم انجام میدهی؟
نمیدانستم چه بگویم. انگار برق از سرم پرید. یکباره گریهام گرفت، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. پسرم محمدعلی گفت: مادر، صبور باش. هنوز چیزی نشده. اما اگر اتفاقی افتاد، چند خواهش ازت دارم. ماه رمضانِ آخر، دو سه روز را به خاطر مأموریت نتوانستم روزه بگیرم؛ میشود برایم بگیرید؟ وقتی بچه بودم، چند نماز صبحام قضا شد؛ اگر توانستید برایم بخوانید؛ خواهش دیگری هم دارم؛ حقوق آخرم را به سپاه برگردانید که اگر در کاری کم گذاشتم، مدیون بیتالمال نمانم.
بغضم ترکید. طاقت شنیدن نداشتم،حرفش را قطع کردم. حسین، پسر بزرگم را صدا زدم و گفتم: بیا ببین محمدعلی، برادرت، چه میگوید…
بغض دلم را میفشر و اشک امانم نمیداد، صدای علی هنوز در گوشم زنده است. نه فقط صدا، که ایمانش، شرمش، تقوایش و وصیتش که تا همیشه روی دلم مانده است: نمیخواهم مدیون بیتالمال بمانم.
انتهای خبر/ پسند