به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ شامگاه بیستم آبانماه، تالار فرهنگ و هنر کرمان حال و هوایی متفاوت داشت. نغمههای سنتور و ویولن در فضای سالن طنینانداز بود و نام مردی بر زبانها میچرخید که موسیقی ایران را از سنت به نظام علمی رساند؛ روحالله خالقی، آهنگساز، نظریهپرداز و خالق سرود جاودانه «ای ایران».
رونمایی از چهرهای که مردم نمیشناختند
در این آیین، استاندار کرمان، معاون سیاسی و اجتماعی استانداری، شهردار کرمان، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و جمعی از هنرمندان و اهالی فرهنگ حضور داشتند.
در نهایت وقتی پرده سفید از برابر چهره برداشته شد و سردیس استاد خالقی نمایان گردید. لحظهای سکوت بر فضا حاکم شد؛ چهرهای آرام و اندیشمند، با نگاهی که گویی هنوز در اندیشه نغمههای وطن بود.
در نگاه نخست، همه چیز باشکوه بهنظر میرسید، اما همان لحظه، پرسشی ساده در ذهن نقش بست:
چند نفر از مردم این شهر، چهرهای را که امشب گرامی داشته شد، میشناسند؟
روزی دیگر، در میان مردم
صبح روز بعد، برای یافتن پاسخ این پرسش، با دفتر یادداشت و رکوردر به میان مردم رفتم. از دانشگاه گرفته تا میدان آزادی و حتی بازار کرمان مسیر پرسشهای من بودند. تنها یک سؤال در میان گفتگوها تکرار شد:
«آیا استاد روحالله خالقی را میشناسید؟»
پاسخها، هرچند محترمانه و متین، اما درونمایهای مشابه داشت: شناختی وجود نداشت.
نمیشناسم تنها پاسخ بود
دانشجوی جوانی در مقابل دانشگاه گفت: تاکنون نام استاد خالقی را نشنیدهام. وقتی گفتم که او خالق سرود ای ایران است، بیان کرد: تصور من از این اثر کاملاً نادرست بوده است. گمان میکردم اثر متعلق به یک آهنگساز خارجی است.
در ادامه از چند دانشجویی که در کنار هم قدم برمیداشتند این سؤال را پرسیدم، یکی از آنها اظهار کرد: اگر چنین شخصیت برجستهای از زادگاه ما برخاسته، جای تأسف است که نام او در ذهن بسیاری از مردم ثبت نشده است. لازم است معرفی مفاخر فرهنگی در سطح عمومی تقویت شود.
جالب اینجاست که در ادامه سؤالم را از یکی از کارمندان دانشگاه پرسیدم و او گفت: با موسیقی آشنایی چندانی ندارم، اما نام استاد خالقی برایم ناآشناست. رسانهها باید در معرفی چهرههای فرهنگی بومی نقش فعالتری ایفا کنند.
از دانشگاه که ناامید شدم، با خود گفتم در میان مردم شهر بروم ازاینرو میدان آزادی را انتخاب کردم.
و در آن میان تنها همان یک سؤال را پرسیدم، «آیا استاد روحالله خالقی را میشناسید؟»
حوالی پاساژ حافظ بود که با خانمی که میگفت فرهنگی است، گفتگو کردم.
سؤالم را پرسیدم و او پاسخ داد: در یکی از برنامههای تلویزیونی نام استاد خالقی را شنیدهام اما شناختی دقیق از زندگی و آثار ایشان ندارم. به نظر میرسد معرفی این بزرگان باید از دوران تحصیل آغاز شود.
اما وقتی از مرحوم خالقی گفتم، بیان کرد: ضعف چه گروه و نهادی است که جوان امروزی و یا حتی ما موسیقیدان و یا شاعر کشورهای دیگر را خوب میشناسیم اما در مورد کشور و یا حتی شهر خودمان را نمیشناسیم.
تقريباً در گفتگو با کرمانیها کسی از استاد خالقی شناختی نداشت، وقتی داشتم در مورد خالقی با دو پسران جوان صحبت میکردم، یکی از آنها بیان کرد: اگر ایشان از مفاخر کرمان بودهاند، لازم است برنامههایی برای شناساندنشان به نسل جوان برگزار شود.
چند پاسخ رسمی و یک نتیجه روشن: مردی که موسیقی ملی ایران را علمی کرد، در زادگاه خود کمتر شناخته شده است.
مردی که موسیقی را از کلاس به جامعه آورد
روحالله خالقی در سال ۱۲۸۵ خورشیدی در کرمان زاده شد. او از کودکی به نغمه و ساز علاقهمند بود و در تهران نزد استاد علینقی.. وزیری موسیقی آموخت. خالقی از بنیانگذاران هنرستان موسیقی ملی ایران بود و بر این باور استوار که موسیقی ایرانی میتواند علمی و جهانی شود، بیآنکه اصالت خود را از دست بدهد.
وی شاگردان بسیاری تربیت کرد که از میان آنان، نام غلامحسین بنان به عنوان صدای ماندگار موسیقی ایران بیش از دیگران شناخته میشود. تصنیف «ای ایران» که خالقی بر شعر حسین گلگلاب ساخت، تنها یک سرود نبود؛ فریاد عشق به وطن و امید به فردا بود؛ سرودی که در روزهای دشوار اشغال، روح ایستادگی را در مردم زنده کرد.
از «سرگذشت موسیقی ایران» تا سرگذشت فراموشی
روحالله خالقی افزون بر آهنگسازی، نویسنده و پژوهشگری برجسته بود. اثر دو جلدی او با عنوان «سرگذشت موسیقی ایران» یکی از نخستین و مهمترین منابع مکتوب درباره تاریخ موسیقی ملی به شمار میرود. وی در سال ۱۳۴۴ در شهر سالزبورگ اتریش درگذشت، اما آثار و اندیشههایش همچنان در جان موسیقی ایرانی جریان دارد.
با این حال، وقتی در زادگاه او پنج رهگذر پیاپی نتوانند نامش را به یاد آورند، باید اندیشید که جامعه تا چه اندازه از ریشههای فرهنگی خویش فاصله گرفته است.
یادآوری یک چهره، فراتر از آیین و تشریفات
رونمایی از سردیس استاد روحالله خالقی در کرمان، تنها یک آیین نمادین نیست؛ بلکه یادآوری وظیفهای فرهنگی است که باید در قالب آموزش، رسانه و برنامههای هنری استمرار یابد. خالقی به ما آموخت که موسیقی، زبانی برای بیان هویت است.
اگر نام او صرفاً بر سنگی در تالار یا میدانی بماند، رسالت فرهنگ ناتمام خواهد ماند.
شاید روزی فرارسد که رهگذری از کنار این سردیس عبور کند و در پاسخ به پرسشی ساده بگوید: بله، او خالق سرود ای ایران و از افتخارات کرمان است.
آن روز، این سردیس نه فقط یادمانی سنگی، بلکه نشانهای زنده از پیوند مردم با میراث فرهنگی خود خواهد بود.
انتهای خبر/ پسند