برای عاقبتبهخیری فرزندانم طلا هدیه دادم
اولین بانوی اهدا کننده طلا در شهربابک سرویس طلایش که شامل گردنبند، گوشواره و دستبند بود و همچنین چهار انگشترش را هدیه داد، میگفت برای خانهدار شدن همه طلاهایم را اوایل زندگیام فروخته بودم و همسرم قول داده بود دوباره برایم بخرد، بعد از چندین سال بالاخره توانست این طلاها را کمکم بخرد.
وقتی از او خواستم که اجازه بدهد طلاها را برای پویش یک تکه طلا اهدا کنم، گفت خانم طلای خودت است اگر میخواهی هدیه کن ولی به یاد داشته باش من شاید حالا حالاها نتوانم طلا بخرم، گفتم من قول میدهم دیگر هیچ وقت از تو طلا نخواهم.
میگفت من عاشق طلاهایم بودم ولی راستش بیشتر از طلاهایم، عاشق بچههایم هستم، همه داراییام این طلاها بود، هدیه دادم که شاید به حرمت شهدای مقاومت، بچههایم عاقبت بخیر شوند.
پلاک طلایی که هدیه ولادتم بود
وقتی به دنیا آمدم یکی از اقوام هدیه تولدم پلاک طلای قلبی شکلی که فامیلیام روی آن حک شده بود برایم آورد. مادرم آنرا با سنجاق به سینهام زد، بزرگتر که شدم زنجیر طلای خودش را از پلاک رد کرد و به گردنم آویخت.
در کودکی چون پلاک را با دندانهایم کج میکردم بارها برای تعمیر به طلا فروشیها رفته بود، پلاک جزئی از وجودم شده بود.
با خود گفتم روی پلاک نام فامیلیام حک شده و بعد از مرگم به درد فرزندانم نمیخورد، پس در وصیت نامهام آنرا برای رد مظالم گذاشتم. گذشت تا سالی که قرار شد به مکه بروم گفتم قبل از رفتن به حج رد مظالم بدهم.
از مغازه قیمت گرفتم، مادرم گفت من به بالاترین قیمتی که گفته آن را از تو میخرم، عید شده بود، مادرم برای من و فرزندانم عیدی تهیه کرده بود وقتی کادوی خودم را باز کردم پلاک را دیدم دیگر چیزی نگفتم و برای خوشحالی مادرم دوباره آن را به گردن آویختم. تا حالا… اما حالا چه کسی نیازمندتر از مردم جنگزده؟
از همسر و مادرم اجازه گرفتم مادرم باز گفت من آن را میخرم، ولی اینبار گفتم نه میخواهم از دست این پلاک راحت شوم، مادرم را راضی کردم و آن را به نام صدقه و رد مظالم به اینجا آوردهام برای اطاعت از امر جهاد رهبرم، فعلا این تنها کاریاست که از من برمیآید.
انگشتری که با اولین حقوقم خریدم
میگفت تا خواهرم پیام را در گروه خانوادگیمان گذاشت، با خودم فکر کردم پس من چه کار کنم؟
مگر حضرت آقا فتوا ندادهاند؟ راستش من طلاهایم را با کار کردن خودم میخرم و این اولین انگشتری است که با حقوق خودم خریدم.
این فقط گوشه کوچکی از دست و دلبازی بانوان شهربابکی است که مطیع امر ولی زمان خود هستند و سهم خود را برای یاری رساندن به جبهه مقاومت ایفا کردهاند.
کمک میلیاردی بانوان شهربابکی به جبهه مقاومت
حجتالاسلام علیاصغر انصاری در گفتگو با خبرنگار اقطاع خبر ضمن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سرداران رشید اسلام در جبهه مقاومت گفت: از همه میخواهیم که برای کمک به جبهه مقاومت در پویش یک تکه طلا که در شهربابک به راه افتاده است، شرکت کنند.
امام جمعه شهربابک با بیان اینکه در این امر بانوان شهربابکی تا کنون کمکهای خوبی کردهاند، افزود: شاید بتوان گفت قیمت طلاهایی که بانوان شهربابکی به پویش یک تکه طلا کمک کردهاند از یک میلیارد تومان هم گذشته است.
وی با اشاره به اینکه اهمیت کمک به جبهه مقاومت بر کسی پوشیده نیست، اظهار کرد: چون در آستانه هوای سرد هستیم به برخی امکانات از جمله وسایل گرمایشی، پتو، مواد غذایی، چادر و… نیاز است.
امام جمعه شهربابک بیان کرد: با توجه به اینکه بردن این امکانات سخت است، بهتر است کمکهای ریالی به لبنان ارسال و وسایل ضروری در آنجا خریداری شود.
انتهای پیام/ صبوری شهربابک