جـزئیات شـهادت
جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۸ کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : اروندرود عـملیـات : کربلای۸ نـحوه شـهادت : اطـلاعات مـزار مـحل مـزار : وضـعیت پـیکر : موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : ردیـف : شـماره : تصویرمـزار شرح شهادت وصیت نامه بسم رب الشهداء والصدیقینبسمه تعالی إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا […]
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
وصیت نامه
بسم رب الشهداء والصدیقین
بسمه تعالی
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا
کسانیکه که گفتند پروردگار ما خداست و به دنبال آن استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل می شوند که نترسید و حزن و اندوه به خود راه ندهید .اشهد ان لا اله الا الله .اشهد ان محمدا رسول الله. اشهد ان علیا ولی الله.
با درود و سلام به منجی انسانها امام عصر ارواحنا الفداه و نایب بر حقش امام خمینی و با درود به شهیدان راه حق و آزادی از شهدای صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی و شهدای جنگ تحمیلی . و با سلام به اسیران که همچونامام موسی بن جعفر (ع) هم اکنون در شکنجه گاههای رژیم پلید بعث عراق بسر می برند البته من کوچکتر از آنم که بتوانم برای چنین ملت قهرمانی و دلیر و شجاعی پیامی داشته باشم و وصیتی کنم. ولی بناچار چند کلامی را حضورتان یادآوری می کنم .
ای امت شهید پرور بزنجان به خداوندی که شما را خلق نموده است قسمتان می دهم درباره مسئله مرگ از هر چیز دیگری بیشتر فکر کنید و بدانید که از شمشیر دنیا فرار کنید مطمئنا شمشیر آخرت شما را فرا خواهد گرفت.طبق آیه ی کریمه قرآن کل نفس ذائقه الموت یعنی تمامی افراد و مخلوقات زنده طعم مرگ را می چشند خوب حالا که ما می دانیم حتما باید بمیریم چه بهتر که در جوار حق جان دهیم و با خون خودمان دین اسلام را که با خون بدست آمده و با خون رشد کرده است آبیاری نمائیم و با سرافرازی به دست نسل آینده بسپاریم.
ای عزیزان به خدا قسم فکر نکنید که کسانی چون من و امثال من از زندگی دنیوی بیزارند و زندگی کردن در کنار خانواده هایشان را دوست ندارند؟ چرا ولی اینک زمانه چنین اقتضا می کند که کسانی جان بر کف باشند و با پیروزی از ولایت فقیه اسلحه بر داشته و بر علیه ستمگر و متجاوز بایستد. ای مردم توجه به زمان امام حسین بنمائید که چندین هزار نامه از کوفه برای ایشان نوشتند که شما بیائید و ما شما را یاری می کنیم ولی به قول خودشان وفا نکردند و امام حسین را با عده کمی که مردانه ایستادند و مردانه جنگیدند و مردانه شهید شدند تنا گذاشتند ما هم در اوایل انقلاب با مشت های گره کرده و شعارهای گوناگون امام را به وطن فرا خواندیم و قول دادیم تا پای جان با او باشیم. نکند خدای نا کرده سست شوید و دست از هدف اصلی خود که همانا یاری اسلام و نبرد یا دشمنان اسلام است بر دارید که خدا چنین قومی را دوست ندارد ،ای عزیزان مبادا بین قیام امام خمینی فرق بگذارید که به خدا هدف هر دو یکی است .از شما امت حزب الله بزنجان می خواهم که پشت جبهه را نگهدارید و همانطوری که از اوایل انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی در صحنه بوده اید در صحنه باشید که به گفته امام خمینی مسئله اصلی ما جنگ است ای عزیزان به جبهه بیائید و از جنایت هایی که این نامردان در شهرهای ما انجام می دهند بازدید کنید و برگردید و لااقل جلوی این بی تفاوتی هایی را که می گویند ایران چرا می جنگد و صلح نمی کند بگیریرد . در پایان پیامم به پدر و مادرم این است که ای پدر و مادر می دانمکه دلتان از روی لطف و مهربانی مانند خون است و رنج بسیار کشیده اید ولی بدانید که بخدا قسم من بدون جهت و بدون فکر رهسپار جبهه نشدم و راه خودم را انتخاب کردم و خواهش می کنم تا حتی الامکان برای من گریه و ناله نکنید که خدای نکرده این ناراحتی شما دشمنان کوردل اسلام را شاد کند .صبور باشید و از خداوند طلب آزادی اسرا و شفای معلولین و جانبازان و معلوم شدن وضع مفقودالاثر ها را داشته باشید .
و اما همسرم شما نیز صبور باشید و چگونه مبارزه کردن را به فرزندانم بیاموزید که بدانند چگونه زندگی کنند.
و شما ای فرزندانم رسول و محسن خدا می داند راه من راه امام حسین (ع) بود و شما نیز با استعانت از خداوند راه مرا انتخاب کرده و ادامه دهید و شما برادرانم مبادا دست از یاری امام امت بردارید و بگذارید که اسلحه خونین من بر زمین بیفتد و شما ای خواهرانم شما نیز مانند حضرت زینب (س) صبر و استقامت داشته باشید و صبوری شما مشت محکمی بر دهان یاوه گویان است و مبادا برای من گریه و زاری کنید که با این کار دشمنان اسلام شاد می شوند.
والسلام
برادر کوچک شما کرامت رضایی
بیوگرافی
یکم فروردین ۱۳۳۶، در روستای بزنجان از توابع شهرستان بافت به دنیا آمد. پدرش باقر، پاسدار بود و مادرش مرصع نام داشت. تا پایان مقطع متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۵۹، ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. معلم بود، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش واقع است. برادرش عباس نیز به شهادت رسیده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق برای پایگاه خبری اقطاع خبر محفوظ است.
طراحی سایت : شهرالکترونیک کرمان