رضاخان که با تکیه بر قدرت نظامی و حمایت بیگانگان بر تخت سلطنت نشست، درصدد بود با تقلید کورکورانه از غرب، هویت فرهنگی و مذهبی ملت ایران را تغییر دهد. سیاستهایی همچون تغییر اجباری پوشش، کشف حجاب، متحدالشکل کردن لباس، و سرکوب سنتهای اسلامی و ایرانی، نهتنها نتوانست جامعه را به سمت تجدد هدایت کند، بلکه مقاومت گسترده مردم و روحانیت را برانگیخت و شکاف میان ملت و حکومت پهلوی را عمیقتر ساخت.
حسین معینآبادی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ با بیان اینکه در دوران پهلوی مدرن کردن ایران تحت عنوان مدرنیزاسیون پهلوی صورت گرفت، گفت: مدرنیته وجوه مختلفی در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فردی دارد. یکی از وجوه آن اقتصادی و تحت عنوان نو شدن یا مدرنگرایی است.
عضو هیئتعلمی بخش علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: در بسیاری از جوامع میبینید که از نظر مصرف با جوامع تولیدکننده کالا فاصله چندانی ندارند؛ یعنی در حوزه مصرفی اینها تقریباً برابرند. با ۲۰ روز یا یک ماه فاصله میتوان اجناس تولیدشده را به کشور مصرفکننده فرستاد. اما در بخش تولیدی ممکن است این فاصله به چندین دهه و حتی به یک قرن هم برسد.
رویای سکولاریزه کردن ایران
وی بیان کرد: در حوزه فرهنگی نیز باید گفت که مدرنیته و فرهنگ واقعاً مسئلهای نیست که بتوان؛ مانند کالا جابهجا یا بهسرعت تغییر داد. من معتقدم حوزه فرهنگی هم مانند حوزه مصرف و تولید تفاوتهای اساسی دارد؛ شما بهراحتی میتوانید مصرفکننده باشید، اما بههیچوجه نمیتوانید بهراحتی تولیدکننده فرهنگ شوید.
معینآبادی ابراز کرد: دوران رضاشاه را از منظر فرهنگی میتوان اینگونه بررسی کرد که تصور بر این بود که با ورود فرهنگ غرب و مدرنیته غربی میتوان جامعه ایرانی را سکولار کرد و آن را نسبت به فرهنگهای سنتی، مذهبی و تاریخیاش تغییر داد.
عضو هیئتعلمی بخش علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان ضمن اشاره به مطلب فوق افزود: اما نتایج نشان داد چنین چیزی امکانپذیر نیست. تغییر رویکردها یا تغییر فرهنگ یک جامعه در بازه زمانی چندماهه یا یکساله ممکن نیست.
قوه قهریه و واکنش جامعه
وی ابراز کرد: میتوانید ظواهر را تغییر دهید؛ مثلاً کلاهشاپو بگذارید یا زنان را به کشف حجاب و نپوشیدن چادر، برقه یا روبند مجبور کنید. اما واقعیت این است که از نظر فرهنگی و دینی، این جامعه به سنتهای خود پایبند است.
معینآبادی اظهار کرد: حتی کسانی که بهاجبار به دلیل شغل همسرانشان در دولت یا بهعنوان سردمداران استانها و شهرها مجبور به تبعیت ظاهری شدند، در دل همچنان وابستگی عمیقی به اندیشههای دینی و سنتی داشتند. این نکته بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.
عضو هیئتعلمی بخش علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان عنوان کرد: زمانی که این موضوع از سوی جامعه پذیرفته نشد، حکومت مجبور به استفاده از قوه قهریه شد. این قوه قهریه شامل نیروی پلیس و حتی تصویب قوانینی در مورد کشف حجاب و تغییر پوشش بود که با واکنش شدید جامعه مواجه شد.
تقلید کورکورانه از غرب
وی تصریح کرد: یکی از مواردی که باعث شد جامعه نسبت به دوران پهلوی، دوران رضاشاه و حتی پس از خروج او از حاکمیت عکسالعمل مثبتی نشان ندهد، همین موضوع فرهنگی بود؛ چرا که بیتوجهی به فرهنگ باعث شد نتایج منفی رقم بخورد.
معینآبادی اظهار کرد: رویکرد تقلیدی از غرب با جامعه ایرانی همساز نبود؛ بنابراین میتوان گفت یکی از مهمترین عواملی که باعث واکنش منفی جامعه دینی ایران شد، همین بحث کشف حجاب غربی، استفاده از کالاهای غربی و بیتوجهی به سنتهای دینی و اسلامی بود.
عضو هیئتعلمی بخش علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه داد: تصور این بود که جامعه در خرافه به سر میبرد و باید از آن رها شود؛ از جمله در حوزه پوشش، آموزش و بهداشت. اما حقیقت این است که در حوزه فرهنگ، جامعه خودش باید به نتیجه برسد. با حضور پلیس، امنیت و نظامیگری نمیتوان پوشش را تغییر داد؛ زیرا این موضوع از درون به باورها و سنتهای تاریخی وابسته بود که جامعه را حفظ میکرد.
شکست سیاست فرهنگی رضاشاه
وی با تأکید بر اینکه رضاشاه در کشف حجاب در جامعه موفق نشد، ابراز کرد: جامعه واکنش جدی نشان داد، باورهای خود را حفظ کرد و همچنان پوشش مذهبی را ادامه داد.
معینآبادی ضمن اشاره به مطلب فوق خاطرنشان کرد: دولت در این زمینه دستاورد چشمگیری نداشت. بلکه نتیجه معکوس شد؛ اثر منفی آن ایجاد شکاف میان جامعه و دولت بود. این شکاف بعدها هم ادامه یافت و حتی عمیقتر شد؛ تا جایی که میتوان گفت عدم حمایت از رضاشاه و سپس سقوط دولت محمدرضا پهلوی نیز نتیجه همین بیتوجهی به فرهنگ مذهبی و دینی جامعه ایرانی بود.
رضا کردی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ گفت: در روزگار رضاشاه پهلوی کاری که بتوان نام «انقلاب فرهنگی» بر آن گذاشت، انجام نشده است. اگر مراد از آن، توسعه مراکز آموزشی و پایهگذاری دانشگاه باشد، باید گفت اینها ارتباطی با رضاشاه ندارد.
ریشههای آموزش نوین پیش از پهلوی
استاد تاریخ و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند ادامه داد: اصولاً رضاخان پهلوی فرد بیسواد و درسنخواندهای بود و چیزی از علم و آموزش و مدرسه و دانشگاه سر درنمیآورد. او در یک محیط نظامی پرورش پیدا کرده بود و تنها کاری که میدانست اطاعت از مافوق و «بلهقربانگویی» بود. مدتی از سرکردگان قشون فرمانفرما بود.
وی ابراز کرد: پیدایش مدارس عالی و آموزشهای نوین در ایران هم به روزگار صدارت عُظمای میرزا تقیخان امیرنظام فراهانی، ملقب به امیرکبیر، بازمیگردد.
کردی عنوان کرد: پس از مدرسه دارالفنون، شاهد تأسیس مدارس جدیدی با همت افراد گوناگون هستیم؛ از حاج میرزا حسن رشديه تا سید محمد طباطبایی و دیگران. همچنین مدرسه عالی فلاحت، مدرسه سپهسالار، مدرسه عالی حقوق، مدرسه عالی سیاست، مدرسه هنرهای دراماتیک، و در سال ۱۳۱۳ از امتزاج این مدارس در یکدیگر به همت برخی از رجال سیاسی آن دوره نظیر تیمورتاش، «دارالعلم» یا همان دانشگاه تهران به وجود آمد.
تقلید از آتاتورک و قانون لباس
استاد تاریخ و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند افزود: در سال بعد نیز دانشسرای عالی تربیت معلم دختران تأسیس شد. بهتدریج در سالهای بعد، دانشگاهها و دانشسراهای دیگری هم در شهرهای مختلف کشور پدید آمد.
وی تأکید کرد: اگر بهجای رضاشاه، احمدشاه قاجار هم باقی مانده بود، شکی نیست که این دانشگاهها و مراکز علمی تأسیس میشد. بنابراین، رضاشاه در این قضايا کمترین نقشی هم نداشت.
کردی اظهار کرد: اگر مراد از «انقلاب فرهنگی» ادعایی دوره رضاشاه، تلاش نافرجام برای تغییر سبک زندگی مردم از ایرانی به غربی باشد، باز هم نمیتوان نام انقلاب بر آن نهاد. چراکه اولاً این تلاشها در جامعه مذهبی و هوشمند ایران اثری نداشت، ثانیاً مبنای عقلی، دینی، فکری و حقوقی هم نمیتوان برای متحدالشکلکردن لباس مردان و کشف حجاب بانوان پیدا کرد.
هدف واهی رضاشاه برای ایجاد رعب در کشور
استاد تاریخ و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند خاطرنشان کرد: این اقدامات صرفاً تقلید کورکورانه از ترکیه جدیدِ مصطفی کمال، در جهت تظاهر به غربیشدن بود که انگیزه این فرد در عملی ساختن این قانون را برساخته بود. تنها کسانی که از این تغییر مُد سود میبردند، شرکتهای انگلیسی بودند که میتوانستند پارچههای فاستونی خود را بفروشند و بازار مصرف مطمئنی برای خود دستوپا کنند.
حجتالاسلاموالمسلمین سید علی حسینی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ گفت: یکی از مسائلی که در دوران رضا شاه اجرا شد و با مقاومت طیفهای مختلف مردم مواجه گردید، مسئله استعماریِ کشف حجاب و ممنوع اعلام کردن پوشش اسلامی بود.
استاد حوزه علمیه امام خامنهای شهرستان رفسنجان ادامه داد: رضاخان بعد از اینکه روی کار آمد، برای اینکه بتواند به اهداف خود برسد و فرهنگ ملت مسلمان ایران را تحتالشعاع قرار دهد، به دنبال ایجاد یک محیط ارعابآور و ترسناک بود تا بتواند به اقدامات پلید خود، یعنی همان کشف حجاب، بپردازد. برای این موضوع، قانونی را تحت عنوان «قانون متحدالشکل نمودن البسه» تصویب کرد تا لباسها همه یکرنگ و یکشکل باشند.
تلاش برای کشف حجاب و سفر فروغی به ترکیه
وی تصریح کرد: این ماجرا از زمانی آغاز شد که محمدعلی فروغی سفیر ایران در ترکیه بود و روابط خوبی میان ایران و آتاتورک ایجاد کرد. به همین علت، شاه در خرداد سال ۱۳۱۳ سفری به ترکیه داشت. او 40 روز در آنجا اقامت کرد و با مظاهر تمدن غرب آشنا شد. بلافاصله بعد از بازگشت، به دنبال اجرای کشف حجاب، اجبار کلاههای شاپو برای آقایان، و نیز تأسیس دانشگاهها و موارد مشابه برآمد.
حسینی اظهار کرد: پس از آن، در خرداد ۱۳۱۴ طی بخشنامهای در مدارس، حجاب ممنوع اعلام شد و دستور داد که خانمها بیحجاب، هفتهای یک بار در کلوپها و محافل مختلف حضور داشته باشند. بلافاصله بعد از این تصمیم، مردم خصوصاً مردم مشهد، در واقعه گوهرشاد و در حمایت از مرجعیت، یعنی حاجآقا حسین قمی، تصمیم گرفتند در مقابل این اقدام ایستادگی کنند.
استاد حوزه علمیه امام خامنهای شهرستان رفسنجان افزود: این مسئله باعث شد که در سال ۱۳۱۴، رضاخان مسجد گوهرشاد را به محاصره درآورد و آنگونه که گفته میشود بیش از هزار و ۷۰۰ نفر از مردم بیگناه را به شهادت برساند.
استحاله فرهنگی پهلوی با پوشش
وی گفت: این حادثه نشان میدهد که تفکرات رضاخان در یک برهه دچار استحاله شد و او به دشمنی آشکار با اسلام و نمادها و مناسک اسلامی برخاست. پس از آن، به تدریج با چادر بهسر کردن مخالفت کرد و در دانشسراها و دیگر مراکز آموزشی این موضوع را پی گرفت. هدف او استحاله فرهنگی در کشور بود تا از نظر فرهنگ و افکار و بینش مردم، خود را به اهداف استعماری نزدیکتر کند.
حسینی ابراز کرد: نکته بعدی آن است که مسئله کشف حجاب میتوانست زمینهساز مسائل اقتصادی متعددی نیز بشود. لباسهای جدید، لوازم آرایشی و فرآوردههای سرمایهداری غربی در نتیجه تغییر پوشش میتوانست وارد کشور شود و به اقتصاد کشورهای غربی کمک کند تا محصولات خود را به کشورهای هدف صادر نمایند.
استاد حوزه علمیه امام خامنهای شهرستان رفسنجان بیان کرد: در مجموع، هدف رضاخان از این اقدامات، براندازی در برابر تفکرات و فرهنگ اسلامی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی بود.
کشف حجاب طرحی استعماری بود
وی ادامه داد: در همان دوران پهلوی، تقیزاده معتقد بود که «باید سرتاپای ایرانی سرتاپا غربی باشد». این نشاندهنده همان سیاستی است که میخواستند تفکر غربی را در ایران نهادینه کنند. به تعبیر ما، غربزدگی افکار مردم مقدمه تحقق این سیاست بود.
حسینی گفت: پس از این ماجرا، امام خمینی (ره) کشف حجاب را چنین تحلیل کردند که نقشه رضاخان آن بود که قشری از جامعه که باید تولیدکننده و پرورشدهنده یک جامعه رو به رشد باشند را به سمت هرزگی و انحطاط بکشاند. این امر منشأ بسیاری از گمراهیها و ضلالتها شد.
استاد حوزه علمیه امام خامنهای شهرستان رفسنجان تأکید کرد: بنابراین، میتوان طرح کشف حجاب را یک طرح کاملاً استعماری دانست که در راستای نزدیک کردن تفکر مردم ایران به تفکر استعماری غرب اجرا شد.
رضاشاه به دنبال کنار زدن اسلام و تعالیم آن بود
وی تصریح کرد: رضاخان با تشکیل حکومت پهلوی، با تمام وجود به دنبال کنار زدن اسلام و تعالیم آن بود. او با تبلیغات ملیگرایانه، آموزش و پرورش غیرمذهبی، و شعار مدرنسازی کشور تلاش داشت تمایلات مذهبی مردم را سرکوب کرده و به سمت نوگرایی و تجددگرایی حرکت کند.
حسینی اظهار کرد: رضاخان طرحی را در مجلس با عنوان «اصلاحات اجتماعی» تصویب کرد که منجر به برخوردهای جدی با روحانیون شد. در این نظام اجباری، اقداماتی علیه حوزههای علمیه و علما صورت گرفت. از جمله تغییر ماههای اسلامی و عربی به ماههای فارسی و شمسی، که در راستای کمرنگ کردن تعالیم دینی انجام شد. او مناسک و لباس مذهبی را خلاف تجدد میدانست.
استاد حوزه علمیه امام خامنهای شهرستان رفسنجان خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، رضاخان در جریان انقلاب مشروطه دیده بود که علما چقدر قدرتمندند و نقش روحانیت در نهضت تنباکو و مشروطیت را میدانست. بنابراین، تلاش کرد مردم را از روحانیت جدا کند. در این مسیر، با تعطیلی احزاب و مطبوعات، شهادت برخی روحانیون از جمله مدرس، و اجرای سیاستهایی چون خلع لباس روحانیون، سعی کرد مسیر کشور را به سمت تمدن غربی مدنظر خود سوق دهد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ بررسی اقدامات رضاخان نشان میدهد که کشف حجاب و سیاستهای مشابه او نهتنها بهعنوان نماد تجدد و مدرنیته در ایران پذیرفته نشد، بلکه به یکی از عوامل اصلی بیاعتمادی و فاصله مردم از حکومت پهلوی تبدیل شد. این اجبار فرهنگی و سیاسی، در حقیقت زمینهساز فجایعی چون واقعه خونین مسجد گوهرشاد و شهادت صدها انسان بیگناه گردید. تاریخ ثابت کرده است که تحمیل ارزشهای بیگانه بر ملتها، نهتنها نتیجهای ندارد، بلکه هویت اصیل و ریشهدار جوامع را مقاومتر میسازد. تبعید رضاخان خود گواه شکست طرحهای استعماری او در برابر فرهنگ اسلامی و مردمی ایران است.
انتهای خبر/ م