شوک حاصل از کرونا ضربه شدیدی در ابتدا به نظام آموزشی وارد کرد، اما آموزش و پرورش به تدریج دست و پایش را جمع کرد و با راه اندازی شبکه «شاد» و استفاده از فضای مجازی، آموزش را به خانه ها برد، هرچند مخاطبان این آموزش و والدین آنها در جریان استفاده از «شاد» با چالشهای جدی هم مواجه شدند.
اگرچه این اتفاق در شرایط اضطرار و برای اولین بار افتاد اما عادلانه و به صورت یکسان برای تمام اقشار قابل دسترسی نبود.
اسمش را «شاد» گذاشتند اگرچه به نظر میرسد این شادی عملا بیشتر برای کسانی است که در شهرهای بزرگتر با امکانات بیشتر زندگی میکنند.
اما متاسفانه باز این پیام رسان با نقایص و مشکلاتی روبرو بود که می بایست به تدریج بروزرسانی شود، البته ناگفته نماند که برخی از خانواده ها نیز استفاده از آن را به خوبی نمی دانستند که گاهی اوقات منجر می شد که دانش آموزان از برنامه خارج شوند و برای اینکه عضویت مجدد بگیرند با مشکلاتی برخورد می کردند.
ناگفته نماند که استفاده از برنامه «شاد» و فضای مجازی نیاز به اینترنت داشت بنابراین دانش آموزانی که در روستاهای دور افتاده و شهرهایی زندگی می کردند که یا اصلا اینترنت وجود نداشت و یا اینکه از کیفیت خوب و سرعت بالایی برخوردار نبود که این امر می توانست دانش آموزان را متضرر کرده و از آموزش باز بمانند.
بدین جهت وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفت برای اینکه هیچ دانش آموزی از آموزش باز نماند برای مناطق دور افتاده بسته های یادگیری در نظر بگیرد همچون دانش آموزان عشایر و مناطق کوهستانی و همچنین جهت شهرهایی که از اینترنت با کیفیت برخوردار نبودند زیرساختها را ارتقا دهند.
اما باز با این همه، مشکلات زیادی سد راه می شد که می توان گفت آموزش و یادگیری از طریق مجازی از کیفیت مطلوبی برخوردار نبود علی الخصوص برای دانش آموزان کلاس اولی زیرا آنان هنوز با محیط مدرسه آشنا نشده بودند و حتی استفاده از فضای مجازی برای آنها معنایی نداشت.
دانش آموز کلاس اولی که در بدو ورود به مدرسه در ابتدا با محیط مدرسه سپس بچه های هم سن و سال خود وبعد از آن با معلم آشنا می شد و بازی ها و شیطنت های کودکانه در حیاط مدرسه می توانست به آن اخت پیدا کند، این بار می بایست به تنهایی در خانه با گوشی موبایل یا تبلت درس بیاموزد.
در خانه دیگر خبری از دوستی و بازی و شیطنت نبود، او فقط می توانست صدای دوستان و معلم خود را از طریق برنامه شاد بشنود، دوستانی که هیچ آشنایی با آنها نداشت و اصلا نمی دانست چهره آنها چگونه است.
برخی از معلمان مدارس دولتی نیز در میانه سال توانستند تا حدود زیادی با برنامه «شاد» کار کنند و یا برای ساخت کلیپ های داستانی و شعر و مفاهیم درس بتوانند از برنامه های دیگری همچون «اینشات» استفاده کنند.
پس این دانش آموزان کلاس اولی و دومی بودند که بیشتر از سایر دانش آموزان در آموزش متضرر می شدند.
خیلی جالب است بدانید که در انتهای سال هم تصمیم بر این شد که به تمامی دانش آموزان کلاس اولی و دومی نمره قبولی داده شود.
حال نتیجه این عدم کیفیت آموزش در سالهای آینده نتیجه خواهد داد! البته ناگفته نماند که برخی از والدین، خود تصمیم گرفتند در مهرماه سال جاری فرزندانشان را مجددا در کلاس اول ثبت نام کنند، زیرا آنها عقیده داشتند که این نمرات کذایی نمی تواند به سوادآموزی کودکانشان کمک کند و اگر این دانش آموز در پایه اول که اساسی ترین پایه است نتواند دروس را به خوبی بیاموزد پس در پایه های بالاتر هم در جا خواهد زد.
از آن طرف وقتی مدارس باز بود و بچه ها بصورت حضوری آموزش می دیدند حیاط مدرسه هم با شادی بچه ها رنگ و لعاب زیادی پیدا می کرد، اما از آن زمانی که این ویروس منحوس پای در همه جا علی الخصوص مدارس گذاشت دیگر آن شادی و نشاط و هیاهوها به گوش نرسید و انگار حیاط مدرسه هم از خلوتی و نبود دانش آموزان دلش گرفته و وجود خار و خاشاک را ندیم خود قرار داده است.
وقتی به بعضی از مدارس چه دولتی و غیر دولتی سرکی کشیدم دیدم که در حیاط این مدارس از دل آسفالت سخت، خار روییده است. انگار که این خارها برای دانش آموزان پیامی دارند می خواهند بگویند باید در شرایط سخت هم رویش داشت و نباید دست از تلاش و کوشش در راه آموزش سواد برداشت.
البته امیدواریم که با بازگشایی مدارس در آبان ماه مدیران هم به فکر زیباسازی محوطه مدارس هم باشند.
انتهای پیام/نامجو