تیمهای شرکتکننده تمام توان خود را بهکار گرفتهاند تا سکوهای برتر این مسابقه را از آن خود کنند، حاضران در این رقابت تلاش را مضاعف کردهاند و حتی برخیشان پلک هم نزدند، مادرانی با نوزادان پا به عرصه تلاش گذاردند و برخی هم فرزندانشان را با خود همراه کردهاند تا با فراغت ذهن تولیدی فاخر را به نمایش بگذارند.
تنها ساعتی تا پایان این رقابت سخت باقیمانده است، برخی آنقدر هوشمندانه وقت را مدیریت کردند که کار راه به انتها رساندهاند و منتظر ارائه کار به داوران هستند و برخی دیگر هم که سخت افزارها جوابگوی خلاقیتشان نبود و پا به پایشان نیامده و حالا هنگام خروجی گرفتن ناز لپتاپهایشان را میکشند و التماس میکنند تا نتیجه کارشان را به آنها پس بدهد تا چیزی برای داوری داشته باشند.
تیمهای شرکتکننده راه برایشان هموار نبود اما با جدیت و سختکوشی تلاش کردند برخی حتی یک لحظه خواب به چشمانشان نیامد و بعضی هم با خیال راحت چند ساعتی را خوابیدند و به استراحت پرداختند.
غرفهها در تلاطم و هیجان است و همچون پروانگانی که تازه از شفیره خارج شده بودند با تلاش تمام در تکاپو هستند و گویی غوغایی به پا شده است.
برخی فلش مموریهایشان بر روی سیستمها جای گرفته و در حال گرفتن خروجی بودند بعضی دیگر هم ناخواسته این کارت حافظهها از دستشان خارج شده و علاقهای به هندل کردن این تلاش ندارند.
جالب است که تعدادی از شرکتکنندگان تنها راهی میدان مسابقه شده بودند و برخی هم با جمعیت زیاد و گروهی آمده بودند و در این دو روز مجدانه تلاش کرده بودند و حالا منتظر نتایج کارشان بودند.
رویداد تولید محتوای دیجیتال بسیج اینبار ۲۰۰ رقابتکننده که رفیق هم بودهاند و ۵۰ تیم را که یک هدف داشتند، شکل داده بود. البته که تنوع تیمها زیاد بود، اما بیشترین تولیدات متعلق به موشنگرافی بود که ۱۴ تیم را به خود اختصاص داده بود.
پوسترسازان نیز با ۹ تیم به میدان رقابت آمده بودند و بعد از آنها نیز تیمهای نرمافزای موبایلی و بازیسازی سردمدار حضور شده بودند.
هشت تیم برای کلیپسازی و هفت تیم هم برای کسب رتبه برتر انیمیشن در تلاش بودند، اما تنوع این دوره بیش از گذشته بود و برخی از تیمها پای ثابت شرکت در مسابقه و بعضی دیگر هم تازهوارد بودند.
برخی آمده بودند که فقط رتبه بیاورند و بعضیهایشان هم برای کسب تجربه پا در رکاب رقابت کرده بودند البته که تنها نتیجه شیرین این مسابقه اخذ رتبه نیست بلکه رفاقتهایی بود که در این دو روز شکل گرفته است.
تنوع شرکتکنندگان هم جالب بود، از خواهرانی گرفته که آمده بودند تا دوتایی کاری را به سرانجام برسانند و یا تیمهایی حضور داشتند که کلشان بانو بودند و یا رقابتکنندگانی که مردسالارانه به میدان رقابت آمده بودند.
بعضی از تیمها تجمعی از مردان و یا کلاً خانوادگی در این رقابت شرکت کرده بودند، وقتی به لجن پراکنیهای دشمنان ایران فکر میکنم با خود بارها در ذهنم مرور میکنیم در کجای دنیا تجمعی این چنینی برگزار میشود که ضمن آزادی سلایق و تنوع جنسیتی اندیشهها در رقابت با یکدیگر پای در عرصه رقابت میگذارند؟؟
برخی هم که کارشان را هنگامه طلوع خورشید به اتمام رسانده بودند با فراغت بال و آرامش پتوی خود را بر سر کشیده بودند و آرام گرفته بودند، تیم دیگری هم هنوز برای اتمام کار دنبال طرحی نو بودند و برای پایانش فکر و ایدهای تازهتر داشتند و میخواستند انتهای کار از طرح اولیه متفاوتتر به نظر برسد.
راهنمایان رویداد هم شرکتکنندگان را همراهی میکردند و اگر برخی دچار مشکل میشدند را یاری میرساندند تا نتایج کارشان در دل لپتاپهای سرتق گیر نکند و به دست داوران برسد.
بعضی تیمها هم نگاهی رازآلوده به ما (خبرنگاران) داشتند و از اینکه موضوع و یا طرحشان را نشانمان دهند سرباز میزدند و به صراحت میگفتند؛ چیزی برای ارائه نداریم.
در کار گروهی تلاش همه اعضا در کنار هم معنا مییابد اما همیشه آخرین نفر که کار را جمع میکند و بیش از دیگران باید برای خروجی وقت بگذارد، تدوینکننده است و این یعنی کل تیم چشم انتظار اثر انگشتان جادویی او هستند تا کار را جمع کرده به نقطه نهایی ارائه برساند.
کرمان بزرگترین استان کشور است و امروز تقریبا از تمام استان نمایندهای در این جا دارند، رفسنجانیها که خودشان میزبان هستند، اناریها هم با پسته از دیگر غرفهها پذیزایی میکردند.
بانوانی از دیار کنار صندل جیرفت آمده بودند تا رقابت را به سود خود پایان دهند و دختران اقطاع زمین در رقابت با برادران دیار سردار سلیمانی شهرستان رابر و دیگر تیمها به دنبال کسب جایگاهی برتر در این رویداد بودند.
سیرجانیها از دیار سنگ و آهن با ارادهای فولادی آمده بودند تا هنر خود را به رخ دیگران بکشند، شرقزمینان کرمانی با گرمای بم، فهرج و ریگان آمده بودند تا حرارت تنور رقابت را دو چندان کنند.
انتهای خبر/ طهماسبی