بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ
سلام و درود به سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت حسین بن علی(ع) و با سلام و درود به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج) و فرزند برحقش نایب عزیزش امام امت رهبر تمامی مستضعفان و محرومان و زحمتکشان و رنجبران و مظلومین جهان حضرت امام خمینی زیرا این قشر از جامعه دل به او بسته و امیدوارم رهبری و انقلاب او به رهبری و انقلاب حضرت ولی عصر متصل گردد انشاالله و با سلام و درود به ارواح پاک و مطهر شهدای اسلام از کربلا تا کربلاهای ایران. اکنون که در جبهه های نبرد حق بر علیه باطل برای احیای دینم و صدور انقلاب اسلامی مشغول پیکار هستم. از خداوند توانا می خواهم که به من توفیق دهد تا با تمامی وجود در راه او گام بردارم و از خداوند متعال می خواهم که مرا ببخشد اگر جرمی را بر علیه اسلام و یا قدمی را بر علیه او برداشته ام زیرا از روی جهل و کوته بینی بوده است و مرگ مرا شهادت در راه خودش قرار دهد افسوس که یک جان بیشتر در بدن ندارم که در راه نایب امام زمان و راه پاسداری از جمهوری اسلامی که راه برپاشدن حق و عدالت و رسیدن مستضعفان به حقشان می باشد فدا کنم و از خداوند می خواهم که تمام عمر مرا فدای یک لحظه عمر پربرکت امام گرداند.
سلام حضور پدر و مادر و برادر و خواهر و دیگر اقوام عزیز و مهربانم که برای من زحمتها متحمل شده اند و از خداوند توانا خواستارم که به همگی شما اجری عظیم عنایت فرماید. پدر عزیزم می دانم که مهر و محبت من در دل تو بسیار است و غم و اندوه از دست دادنم برایت بس مشکل می باشد ولی در راه خدا و اسلام عزیز و ادامه دادن راه سرور آزادگان و در راه به اهتزار در آمدن پرچم سبزرنگ اسلام در تمام مناطق مستضعف و محروم جهان و بیرون آمدن مستضعفان از زیر یوغ مستکبرین و نابودی تمامی کفار و منافقین و خشنودی رهبر انقلاب اسلامی امام امت بس ناچیز و کم ارزش است و باید شب و روز شکر و سپاسگزاری خداوند متعال را به جا آورید که چنین نعمتی را بر شما ارزانی داشته و این چنین ثوابی را نصیب شما گردانیده است. پدرجان در مجالس عزاداری می گفتیم ای حسین کاش کربلا بودیم و به صدای هل من ناصر ینصرنی تو پاسخ مثبت می دادیم اکنون وقت ان رسیده که به صدای فرزند برحقش پاسخ مثبت داده و با رفتن به جبهه های نبرد حق علیه باطل مشت محکمی بر دهان کفار و منافقین داخلی و خارجی بکوبیم. مادرجان گرچه برایت غم از دست دادن فرزندی که یک عمر برای او زحمت کشیده اید بسیار مشکل است ولی مادرجان عمر انسان کوتاه است و یکمرتبه به دنیا آمده و بالاخره از این دنیا خواهد رفت انا لله و انا الیه راجعون ولی چه بهتر که مرگ و شهادت او در راه الله باشد.
برادرجان امیدوارم که همواره در راه اسلام عزیز و اهداف جمهوری اسلامی قدم بردارید و اگر شهادت نصیبم شد هیچ ناراحت نباش که با ناراحتی تو دشمنان اسلام و مسلمین خوشحال خواهند شد.
خواهرجان امیدوارم که حجاب اسلامی را که همواره شکستنی می باشد برای دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی حفظ نموده زیرا حجاب تو از خون من کوبنده تر است. مبادا خدای ناکرده برایم گریه کنید و یا لباس سیاه بر تن نمایید  که با این عملت از اجر و منزلت و من در نزد پروردگار می کاهید دعا برای امام را فراموش نکنید زیرا این امام بود که بعد از سالها ما را از آن ذلت و خواری و از زیر یوغ رژیم وابسته به شرق و غرب بیرون کشید و بعد از سالها اسلام عزیز را در این کشور پیاده نمود. از زحمتهای که در طول مدت عمرم برایم کشیده اید تشکر می نمایم. از خداوند بزرگ می خواهم که به شما در این دنیا صبر و شکیبایی و شناساندن کامل اسلام در بهشت اجر و منزلت عنایت فرماید. آرزوی من شناخت اسلام شناسائی اسلام به جامعه ها. سلامتی امام امت رهبر انقلاب اسلامی و صدور انقلاب اسلامی به تمامی جهان و بیرون آمدن مستضعفان از زیر یوغ مستکبرین و نابودی تمام کفار و منافقین داخلی و خارجی. خداحافظ. والسلام. والعاقبه للمتقین. 62/5/1
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار. الهی امین  

يكم فروردين 1340، در روستاي بي‌زنوئيه از توابع شهرستان رابر متولد شد. پدرش عبدالله، كشاورز بود و مادرش قمر نام ‌داشت. تا پايان مقطع متوسطه در رشته تجربي درس‌خواند و ديپلم گرفت. پاسدار بود، هجدهم مرداد 1362،‌ در قلاويزان توسط نيروهاي عراقي به شهادت رسيد. مزار وي در زادگاهش واقع است. پیکرش مد تها در منطقه بر جا ماند و پانزدهم تير 1374، پس از تفحص در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.