این استعفاها در پی دو بحران عمده صورت گرفت: نخست، افشای دستکاری در مستند پانوراما که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در اکتبر ۲۰۲۴ پخش شد و بخشهایی از سخنرانی دونالد ترامپ در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ را بهگونهای تدوین کرده بود که او را به تحریک مستقیم حمله به کنگره متهم میکرد. این تحریف، موجی از انتقادات را از سوی کمپین ترامپ، رسانههای محافظهکار و حتی برخی نهادهای نظارتی انگلیس به همراه داشت.
دومین بحران، نحوه پوشش جنگ غزه بود که بیبیسی را در معرض اتهام جانبداری از رژیم اسرائیل قرار داد. گزارشهای داخلی و افشاگریهای کارکنان سابق نشان دادند که درون سازمان، سوگیریهای سیاسی و عدم رعایت بیطرفی به شکل نظاممند وجود داشته است. برخی خبرنگاران بیبیسی به طور علنی اعلام کردند که در انتخاب واژگان، تصاویر و ترتیب اخبار، فشارهایی برای همسویی با گفتمان رسمی دولت انگلیس و ناتو وجود داشته است.
در این میان، نظریههای کلاسیک رسانهای چون برجستهسازی، دروازهبانی خبر و هژمونی، ابزار مناسبی برای تحلیل این بحران فراهم میکنند. نظریه برجستهسازی نشان میدهد که رسانهها با انتخاب موضوعات خاص و نحوه ارائه آنها، افکار عمومی را هدایت میکنند.
بیبیسی و برجستهسازی گزینشی اخبار کشورهای اسلامی
بیبیسی با برجستهسازی گزینشی برخی روایتها، بهویژه در مورد غزه و کشورهای اسلامی، به طور مستقیم بر ادراک مخاطبان تأثیر گذاشت. نظریه دروازهبانی خبر نیز نقش سردبیران و مدیران در انتخاب، حذف یا تغییر محتوای خبری را برجسته میکند. در این مورد، تصمیمات دروازهبانی بهجای بیطرفی حرفهای، تحتتأثیر منافع سیاسی یا فشارهای بیرونی قرار گرفتند. نظریه هژمونی گرامشی نیز نشان میدهد که رسانهها در عمل بازتابدهنده گفتمان غالب و منافع طبقه حاکماند. بیبیسی که همواره مدعی استقلال و بیطرفی بوده، در بزنگاههای سیاسی، به بازتولید هژمونی قدرت پرداخته است.
یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید، مشت نمونه خروار است. در اینجا مصداقی روشن دارد. استعفای دو مدیر ارشد، تنها نمایندهای از بحران گستردهتر در ساختار رسانهای بیبیسی است. این رخداد نشان میدهد که مشکل فقط در یک مستند یا یک گزارش خبری نیست، بلکه در بنیانهای تصمیمگیری، نظارت و اخلاق حرفهای این رسانه ریشه دارد.
تیم دیوی مدیرکل بخش اخبار این شبکه در یادداشت خداحافظی خودنوشت “بیبیسی بینقص نیست و باید شفاف، صریح و پاسخگو باشد” جملهای که نشاندهنده پذیرش ضمنی مسئولیت و تلاش برای حفظ اعتبار سازمان است. در همین حال، دبورا ترنِس رئیس اجرایی بخش اخبار بیبیسی نیز در بیانیهای اعلام کرد که “زمان آن رسیده تا نسل جدیدی از مدیران، مسیر بازسازی اعتماد عمومی را آغاز کنند”. این استعفاها در حالی صورت گرفت که نظرسنجیهای داخلی بیبیسی نشان میدادند میزان اعتماد مخاطبان به بخش خبر این شبکه در سال ۲۰۲۵ به پایینترین سطح در دو دهه اخیر رسیده است.
بیبیسی اکنون در برابر آزمونی جدی برای بازسازی اعتماد و اصلاح ساختارهای نظارتی خود قرار دارد. بازنگری در فرایندهای دروازهبانی، آموزش اخلاق رسانهای، شفافسازی منابع خبری و بازتعریف مفهوم بیطرفی از جمله اقداماتی است که این شبکه باید هر چه زودتر برایش فکری جدی انجام دهد. در جهانی که رسانهها بیش از هر زمان دیگری در معرض نظارت عمومی و نقد فوری قرار دارند، بیبیسی باید نشان دهد که نهتنها از اشتباهات خود درس گرفته، بلکه ارادهای واقعی برای اصلاح دارد. در غیر این صورت، مشتهای بعدی این خروار، ممکن است ضربهای جبرانناپذیر بر پیکره اعتبار رسانهای آن وارد کنند.
منبع: فارس








