۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ويژه‌های خبری
رهایی از بدهی، بر سفره‌ عشق سلیمانی
رهایی از بدهی، بر سفره‌ عشق سلیمانی

رهایی از بدهی، بر سفره‌ عشق سلیمانی

در آستانه ششمین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی ۶۳ زندانی بدهکار به تعداد سال‌های عمر حاج‌قاسم درست در روز ولادت امام جواد علیه‌السلام آزاد شدند. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «اقطاع خبر» صبح امروز، فضای معنوی بیت‌الزهرا، موقوفهٔ سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی، رنگی دیگر به خود گرفت؛ رنگ اشک، امید […]


در آستانه ششمین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی ۶۳ زندانی بدهکار به تعداد سال‌های عمر حاج‌قاسم درست در روز ولادت امام جواد علیه‌السلام آزاد شدند.

رهایی از بدهی، بر سفره‌ عشق سلیمانی

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «اقطاع خبر» صبح امروز، فضای معنوی بیت‌الزهرا، موقوفهٔ سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی، رنگی دیگر به خود گرفت؛ رنگ اشک، امید و رهایی. این مکان مقدس، میزبان جمعی از زندانیان غیرعمد بود که سال‌هاست سایهٔ تنگناهای مالی بر زندگی‌شان افتاده و آزادی را تنها از پشت نرده‌ها نظاره‌گر بوده‌اند.
 
 آنان که دلشان از غبار ناامیدی سنگین شده بود، امروز با پیام مهر و بخشش قدم به بیت‌الزهرا گذاشتند؛ سائلانی که گناهشان نه جرم که تنگدستی بود. در این آیین انسانی، باهمت خیران نیک‌اندیش و نهادهای مردمی، سپاه و بسیج گره مشکلات مالی آنان گشوده شد و طعم آزادی را چشیدند.
 

 عیدی امام جواد (ع)، به زندانیان به واسطه‌گری حاج‌قاسم

 گرگ‌ومیش صبح سرد زمستانی کم‌کم جای خودش را به اشعه‌های خورشیدی که از پشت ابرها بیرون می‌آمد می‌داد قرار نبود در مراسم آزادسازی زندانیان شرکت کنم؛ اما توفیق اجباری حاصل شد و حضور پیدا کردم بازهم این موقوفه حاج‌قاسم بود که میزبان سائلان و دل‌شکستگان بود.
 
 کفش‌هایم را پشت زیلویی که بارها آن را در بین رهبری دیده‌ام و امروز در خانه حاج‌قاسم در آوردم و آرام‌آرام از پله‌ها بالا رفتم و بوی عطر گل نرگس شامه‌ام را پر کرد و گویی قلبم زنده شد، این گل‌ها را برای هدیه به زندانیان آورده بودند و بوی گل تمام فضا را پرکرده بود مسئولان نظامی و قضایی هم نشسته بودند و کم‌کم زندانیان وارد شدند.
 

 
شوق و شعف از چهره‌هایشان می‌بارید گویی پرندگانی بودند که از قفس رها شده و بالشان را بازکرده و آماده پریدن هستند، وقتی با آنها به گفتگو نشستم قلب‌هایشان مملو از شادی و نفس‌هایشان پر از عِطر شکرگزاری آنهم از عنایتی که به واسطه نام شهید سردار سلیمانی به آنان شده بود، و پولی که قرار نبود جور شود، یکباره کل مبلغ مهیا شده است.
 
 امروز بیت‌الزهرا، موقوفهٔ سردار سلیمانی، میزبان دل‌شکستگان و سائلانی بود که حتی اندیشهٔ آزادی نیز از ذهنشان عبور نکرده بود.
 
 آنان که آزادی‌شان به زنجیر بدهی و تنگنای مالی گره‌خورده بود؛ سائلان غیرعمدی‌ای که از پس نرده‌ها، تنها نظاره‌گر رهایی بودند؛ اما امروز، با یک خبر، دلشان لرزید و قدم به بیت‌الزهرا گذاشتند.
 

زنجیرها به مهر جوادالائمه گسستند، دل‌ها پرکشیدند

 امروز میلاد با سر سعادت جوادالائمه دردانه امام هشتم علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام بود، شاید همان بامداد، هنگامی که در گوشهٔ بند نماز صبحشان را می‌خواندند، سفره دل دردمندشان را پیش جوادالائمه، فرزند امام هشتم، گره‌گشایی کرده بودند که اکنون، نامشان در فهرست آزادشدگان نقش بسته بود.
 
 یکی‌شان که ۱۸ روز در زندان بود و قربانی مهریه و جدایی، با گریه گفت: زندگی عاشقانه‌ای داشتم و به‌یک‌باره طلاق، پرداخت مهریه، زندان و نابودی زندگی‌ام را دیدم، امروز بعد از نماز صبح دل‌شکسته به هم‌بندی‌ام گفتم امروز روز جشن است آیا عیدی ما از سوی مسئولان زندان چیست؟ به ساعت نشده بود که تماس گرفتند و گفتند نامه آزادی‌ات آمده آماده شو باید جایی برویم، و بعد از من یکی یکی دوستانم را از دیگر بندها صدا زدند من نمی‌دانستم؛ که عیدی من از قبل داده شده است و خودم نمی‌دانستم.

 
 
دیگری که موی سپید کرده بود هم از رنجی که هفت ماه به‌خاطر یک ضمانت کشیده بود سخن راند؛ او هم باورش نمی‌شد که آزادی را می‌بیند و روز پدر در کنار دخترانش است؛ زیرا تنها به‌خاطر انسان‌دوستی ضمانت کسی را کرده بود اما از اعتمادش سوءاستفاده شده بود؛ ولی به لطف نام سردار سلیمانی رنگ آزادی را می‌توانست ببیند.
 
دیگری هم که پنج ماه سختی دربند بودن را کشیده بود، خودش را مدیون حاج‌قاسم می‌دانست و می‌گفت؛ از بچگی خودم مرید حاج‌قاسم بودم و همیشه به خودش و کارهایی که رقم می‌زد، افتخار می‌کردم و لحظه شهادتش برایم سنگین و سخت بود و امروز هم که به لطف نامش حکم آزادی‌ام را گرفته‌ام، امروز من در بند سردار هستم، دربند لطف و کرامتش و چه اسارتی بهتر از این.
 
 این شوروشعف را از زندانیان نمی‌شد وصف کرد خوشحالی که گویی کودکی ۵ساله‌اند و این‌گونه خالص است.
 

بسیج حقوقدانان سچاه ثارالله حامی زندانیان معسر


 
سردار محمدعلی نظری هم در جمع آنان از عملکرد بسیجیان عضو بسیج حقوقدان استان کرمان و قضات قدردانی کرد و ابراز کرد: ۲۸ مورد خدمات حقوقی را این عزیزان ارائه داده‌اند که در سال جاری بیش از ۱۱ میلیارد تومان ارزش داشته است.
 
 فرمانده سپاه ثارالله کرمان خاطرنشان کرد: بسیج حقوقدانان امور مربوط به زندانیان ازجمله بحث وکالت، لایحه‌نویسی و خدمات درمانی آنها را به‌صورت رایگان انجام دادند و برای آزادی ۱۶۶ زندانی جرائم غیرعمد دخیل بودند و کمک کردند.
 

مواسات منش سردار سلیمانی بود


 
حجت‌الاسلام ابراهیم حمیدی هم در این آیین عنوان کرد: مواسات بخشی از مکتب سردار سلیمانی است کمک به افرادی که گرفتاری دارند، محروم‌اند و سائل از جمله توجهات ایشان بود؛ زیرا همیشه متوجه محرومان و بود برای محرومیت‌زدایی، مواسات و پرداختن به گرفتاری‌هایی که افراد گرفتارشان بودند از رویه‌های خدمتی ایشان بود.
 
 وی ادامه داد: سردار سلیمانی در مسئولیت‌های بین‌المللی هم محرومان و حتی خانواده‌های شهدا را فراموش نمی‌کردند؛ لذا به تاسی از روحیه شهید بزرگوار در منزل ایشان که موقوفه است، تعدادی از زندانیان دارای محرومیت مالی و ناخواسته بدون ارتکاب به جرم در زندان مانده‌اند را آزاد کنیم.

 

 رئیس‌کل دادگستری در کرمان خاطرنشان کرد: آزادسازی زندانیان در طول سال در دستور کار ستاد دیه است، اما چند سال است که ۶۳ زندانی را به‌صورت یکجا و در چنین مراسمی آن هم به تعداد سال‌های سن حاج‌قاسم سلیمانی حکم آزادی‌شان را صادر می‌کنند و ۶ سال است که این اتفاق افتاده و نزدیک به ۳۷۸ زندانی طی این ۶ سال آزاد شدند.
 

 بعد از اتمام مراسم هم رئیس ستاد دیه خودش هم‌نوایی کرد و با مداحی دل همه را امام رضایی ساخت و بعد از آن حکم آزادی زندانیان با یک دسته‌گل نرگس توسط فرمانده سپاه ثارالله و مسئولان ارشد استان به دستانشان داده شد و آنان خوشحال و خرامان در مقابل پنجره فولاد شهید گمنام و عکس سردار سلیمانی با عرض سلام نظامی ابراز ارادت کرده و تشکرشان را از عمق وجودشان نشان دادند.
 
انتهای خبر/ طهماسبی
 


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*