جـزئیات شـهادت
جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : 1364/01/04 کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : آبهای خلیج فارس عـملیـات : درگیری هوایی خلیج فارس نـحوه شـهادت : اطـلاعات مـزار مـحل مـزار : وضـعیت پـیکر : موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : 2 ردیـف : 2 شـماره : 17 تصویرمـزار شرح شهادت وصیت نامه بیوگرافی بيستم ارديبهشت 1330، […]
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
وصیت نامه
بیوگرافی
بيستم ارديبهشت 1330، در شهرستان كرمان به دنيا آمد. پدرش سيدجواد و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره كارشناسي درس خواند. خلبان ارتش بود. سال 1356 ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد. چهارم فروردين 1364 ، با سمت خلبان در آب های خليج فارس دچار سانحه هوايي شد و به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد. برادرش سيدحسن نيز به شهادت رسيده است.
امیر سر لشکر شهید سید حسین حسینی در شب تولد آقا امام حسین(ع) در یکی از محلات قدیمی شهر کرمان( گلباز خان) یا محله سادات در خانواده مومن و مذهبی در سوم شعبان سال 1330 هجری شمسی دیده به جهان گشود. والدین به علت عشق و ارادت خاصی که به جد خود آقا ابا عبد الله الحسین داشتند نام حسین را بر وی نهادند. سید حسین در هنگام تولدش نقابی بر روی صورتش بود. بنابر اعتقادات خانواده و بزرگان این بودن نقاب را تبرک و ویژه می دانستند. علیهذا این نقاب را طی تشریفات خاص مذهبی و آئین خاصی در محفظه ای مخصوص نهادند و اعتقاد داشتند کسی که این نقاب را همراه داشته باشد از بلایای طبیعی محفوظ و مصون خواهد ماند. علیهذا آن را به پدرش هدیه نمودند که چون راننده بود با خود داشته باشد. سید حسین در دامان مادری مومنه رشد و نمو نمود. و مادر او را هنگام نماز به تکیه گلباز خان می برد و از همان اوان کودکی با شعائر اسلامی و مذهبی عملاً آشنا می نمود. در ایام ماه محرم نیز در هیئت عزاداری گلبازخان به همراه پدر حضور می یافت. خانواده حسین تا سن پنج سالگی در کرمان ساکن بودند و با توجه به اقتضای شغلی پدر به تهران، شهر ری هجرت نمودند و در دبستان شهر ری تهران نام وی را ثبت نمودند و نام مدرسه ابتدایی آن پهلوی سابق بود. سید حسین چون دارای ریشه اعتقادی قوی بود از همان قبل از رسیدن به سن تکلیف نماز خود را به جماعت در مسجد محله شان در شاه عبد العظیم حسنی(ع) به جا می آورد. در مقطع ابتدایی جزء شاگردان ممتاز دبستان بود و پس از اخذ مدرک ششم ابتدایی جهت ادامه تحصیل در دبیرستان پهلوی ثبت نام نمودند و تا مرحله اول دبیرستان را با موفقیت طی و سیکل را با معدل بالایی به پایان رساندند و درمرحله دوم دبیرستان در رشته طبیعی مشغول به تحصیل شدند. سید حسین از نظر حجاب اسلامی توسط خواهرانش خیلی حساس بودند و خواهرانش نیز محجبه به مدرسه می رفتند و در محله شان در شهر ری مردم احترام و ارادت خاصی به این خانواده سادات حسینی داشتند و از آنان به عنوان خانواده مومن و مذهبی یاد می کردند. باعنایت به اینکه خانواده ای عیالوار بودند (11 نفره) سید حسین ایام تعطیلات را کار می کردند و حتی در امور خانه به مادر کمک می نمود. تا از طریق کار کردن به اقتصاد خانواده کمک نماید. بهر حال مجدداً خانواده تصمیم گرفتندبه کرمان وطن اصلی شان هجرت نمایند و سید حسین در دبیرستان پهلوی سابق( امام خمینی فعلی) در رشته طبیعی ادامه تحصیل دادند و خانواده در محله گلبازخان مستقر گردید و سید حسین در سال 1347 موفق به اخد دیپلم طبیعی گردیدند. به علت عشق و علاقه وافری که به پرواز داشتند. با موافقت والدین در دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش ثبت نام نمودند و از بین بیش از هزار داوطلب خلبانی در آزمون های علمی و تست مقاومت جسمانی و معاینات پزشکی شرکت نمودند و با موفقیت از عهده آزمون ها و معاینات بر آمدند و کسوت مقدس خلبانی را به تن نمودند. سید حسین مدت دو سال در ایران آزمون های رزم مقدماتی و دوره های تئوری خلبانی را طی نمودند و جهت ادامه تحصیلات تکمیلی خلبانی به آمریکا اعزام شدند. سید حسین به علت داشتن ریشه مذهبی اولین سفارش به مادرش این بود که حتماً سجاده و مهر نماز و قران و مفاتیح الجنان را در وسایلم بگذارید و فراموش نکنید و سید حسین عازم آمریکا شدند. درآمریکا به هیچ وجه تحت تاثیر فرهنگ پوچ و منحط غربی قرار نگرفتند و خود باخته نشدند و لحظه ای از انجام فرائض دینی غفلت نمی نمودند. سید حسین دوره های عملی و علمی خلبانی را با هواپیمای جنگنده شکاری بمب افکن f-14 را با موفقیت طی نمودند و موفق به اخذ وینگ خلبانی f-14 گردیدند و تخصصی توام با ایمان و اعتقاد مذهبی و به وطن باز گشتند. سید حسین از نظر اخلاقی نیز بسیار متواضع و رعوف و مهربا بودند و علیرغم انضباط و مقررات خشک نظامی در رژیم طاغوت ایشان با همکاران و زیردستان خود بسیار رئوف و مهربان بودند و افراد مستمند و فقیر را و به نحوی آنان را کمک می کردند که افراد مستمند احساس حقارت نکنند. سید حسین در گره گشایی مشکلات خانواده و کمک مادی و معنوی به والدین و خواهران و برادران دریغ نمی ورزیدند. چون (پنج برادر بودند و چهار خواهر) و زمانیکه ایشان در آمریکا بودند کلیه حقوق و مزایا و فوق العاده ماموریت آموزشی خویش را برای والدین می فرستادند تا احساس کمبود ننمایند. سید حسین پس از مراجعت از آمریکا در پایگاه یکم شکاریمهر آباد مشغول انجام وظیفه گردیدند. و پس از مدتی به پایگاه هشتم شکاری اصفهان انتقال داده شد. ناگفته نماند ایشان به علت ریشه و اعتقادات مذهبی که داشت و به اصطلاح بچه هیئتی و مسجدی بودند در امریکا کاملاً احساس می کرد که این آمریکایی ها از نظر فکر و ضریب هوشی پایین می باشند ولیکن مردم جهن سوم را استثمار می کنند و در دوره های آموزش خلبانی نمرات پایین از آن دانشجویان آمریکایی بود و دانشجویان ممتاز و رتبه های برتر از آن ایرانیان. به هر حال سید حسین وقتی که از آمریکا به ایران تشریف اوردند و مشغول انجام وظیفه شدند نقش اداره مستشاری آمریکا در نیروی هوایی را کاملاً درک و لمس می نمودند و نفرت و انزجار عجیبی نسبت به آمریکایی ها و عمال رژیم منحوس پهلوی داشتند. سید حسین در سال 1365 با دختری از خانواده های مومن و مذهبی ازدواج نمودند و پس از ازدواج به پایگاه هشتم شکاری اصفهان منتقل گردید. انتقال ایشان به اصفهان مصادف شد با فعالیتهای دانشجویان بر علیه رژیم در دانشگاه های تبریز و تهران و طلاب علوم دینی قم بر علیه رژیم منحوس پهلوی در سطح پایگاه و همچنین شرکت در مجالس سخنرانی و…. ادامه دادند و به صورت لباس شخصی در تظاهرات شرکت می نمودند. تا اینکه به همراه تعدادی از خلبانان و پرسنل فنی هوانیروز اصفهان در سبزه میدان اصفهان با لباس نظامی علناً در راهپیمایی بر علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت می کردند. ناگفته نماند در انسجام تشکیلاتی این فعالیتهای زیرزمینی نقش امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، امیر سرلشکر شهید بابایی و تعدادی از امیران که زنده می باشند و در ان مقطع ستوانیکم، سروان یا سرگرد بودند را نباید از یاد برد. تا اینکه کارکنان نیروی هوایی در تاریخ 19بهمن 1357 در مدریه رفاه در محضر امام خمینی(رض) بیعت نمودند و کمر رژیم را شکستند و برای آمریکایی ها و عمال رژیم کاملاً ثابت شد که آری بدنه ارتش مکتبی و اسلامی است و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(رض) سید حسین به همراه تعدادی از انقلابیون پایگاه هشتم شکاری اصفهان به حفاظت و حراست از پایگاه پرداختند چون مدرنترین هواپیمای شکاری بمب افکن دراین پایگاه نگهداری می شد(f-14) سید حسین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران لحظه ای در راه خدمت و ماموریت های محوله دریغ نمی ورزیدند و آنچه را آموخته بودند همیشه سعی داشتند به خلبانان جوان اندوخته های خویش و تجارب خود را انتقال دهند. و همیشه در ماموریتهای گشت هوایی، بلاخص در خلیج فارس و دریای عمان داوطلب بودند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی سید حسین جزء آن 142 عقاب تیز پرواز بودند که در تاریخ دوم مهر ماه سال 1359 به داخل کشور عراق پرواز نمودند و در همان دوم مهر ماه سال 1359 اکثر تاسیسات نظامی و حیاتی عراق را منهدم نمودند و ضربه مهلکی بر پیکره ماشین جنگی صدام زدند. سید حسین در سال 1358 جهت طی دوره استاد خلبانی و ایمنی پرواز به کشور پاکستان اعزام شدند و این دوره را با موفقیت طی نمودند و پس از شش ماه به ایران اسلامی مراجعت نمودند. امیر سرلشکر شهید خلبان سید حسین حسینی علیرغم اینکه استاد خلبان و مسئول ایمنی پرواز پایگاه بودند و بیش از دو هزار ساعت پرواز داشتند می توانستند در ماموریت های جنگی شرکت نکنند ولیکن با توجه به مسائل اعتقادی و عشق و علاقه وافری که به امام(رض) و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشتند حتی داوطلبانه در ماموریتهای عملیاتی بلاخص اسکورت نفتکش ها در خلیج فارس شرکت می کردند حتی ایشان به علت پرواز های متوالی عملیاتی دچار دیسک کمر شده بودند، اما وظیفه و تکلیف شرعی و نظامی خویش می دانست که در این مقطع حساس از تاریخ انقلاب اسلامی همان دفاع مقدس تا بذل جان دریغ نورزد. ثمره ازدواج این امیر شهید خلبان والامقام دو فرزند پسر می باشد که فرزندان همچون پدر افراد مومن و انقلابی و ولایت مدار و معتقدمی باشند و در سنگریدیگر در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می باشند.امیر سر لشکر شهید حسین حسینی در تاریخ 4/1/64 در حالی که در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس در حال اسکورت کاروان نفتکش ها از خارک به دهانه تنگه هرمز بود جنگنده های عراقی قصد انهدام نفتکش ها را داشتند که ایشان با هواپیما های عراقی درگیر می شود ویک فروند از آنها را ساقط می نمایند ولیکن توسط موشک هواپیمایی مورد اصابت قرار می گیرد و ایشان تلاش می نمایند هواپیما را هر طور شده نجات دهند ولیکن به علت انفجار عقب f-14 با چتر نجات بیرون می پرند ولیکن به شهادت می رسند و کمک وی نجات پیدا می کند. سرانجام پیکر این امیر خلبان شهید والامقام از آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس کشف و به پایگاه بوشهر تخلیه، سپس به زادگاهش کرمان انتقال داده می شود.در تاریخ6/1/64 با یک فروند هواپیمای C-130 پیکر مطهرش به کرمان انتقال داده می شود و سپس از معراج الشهداء تا گلزار شهداء شهر کرمان توسط مردم انقلابی و شهید پرور و ولایت مدار شهر کرمان و نیروهای نظامی و انتظامی مستقر در کرمان طی تشریفات خاص نظامی تشیع و در گلزار شهدای شهر کرمان در جوار سایر همرزمانش به خاک سپرده می شود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق برای پایگاه خبری اقطاع خبر محفوظ است.