هفته گذشته بود که شهردار کرمان در دیدار مردمی در مسجد امیرالمومنین(ع) شهرک «پانصددستگاه» به زبان آمار گفت: «پروژه فاضلاب کرمان طی ۲۹ سال، کمتر از ۶۰ درصد پیشرفت داشته است.» آماری تلخ، که در خود نه فقط تعلل، بلکه بیبرنامگی، ضعف نظارت و ناکارآمدی مدیریتی را نهفته دارد.
اما این فقط یک عدد نیست. آنچه در کوچهها و خیابانهای شهر دیده میشود، چیزی فراتر از درصدهاست: آسفالتهایی که هرگز پهن نشدند، گلایههایی که تکرار شدند و پیمانکاری که کار را به پایان نرسانده است.
چرا مدیران استان در بحث فاضلاب شهری ورود نمیکنند
محمدرضا کمساری، نائبرئیس شورای اسلامی شهر کرمان، از رنج مردم و ناامیدی مدیریت شهری به خبرنگار «اقطاع خبر» میگوید. او دلنگران است از توقف پروژه توسط پیمانکار: «شرکت بوتیا پروژه را رها کرده و این گله ما از مدیران استان است. چرا کسی پاسخگو نیست؟ چرا ورود جدی نمیشود؟»
کمساری میگوید: «۳۰ درصد پروژه باقی مانده، اما این ۳۰ درصد، همان بخشهای کلیدی مثل کانالها، شاهلولهها و انشعابات است. کار که نصفهنیمه بماند، خدمات شهرداری هم قفل میشود. مردم میخواهند کوچهشان آسفالت شود، اما طبق قانون اول باید فاضلاب اجرا و بعد معبری آسفالت شود.»
مردم، گاه ناامیدانه، به شورا و شهرداری مراجعه میکنند. درخواستها سادهاند: آسفالت، خدمات، آرامش. اما پاسخها پیچیده شدهاند در تصمیمات ناتمام و پروژهای بیسامان؛ کوچههایی که باید در اولویت آسفالت باشند، خاکگرفتهاند و هر بار که باران میبارد، گِل میگیرند؛ و هر بار که هوا خشک میشود، گرد و غبار بلند میشود.
در میان این گرهها، حتی خدمات روزمره شهرداری هم به گروگان گرفته شده است، کمساری میگوید: «عدم فعالیت پیمانکار باعث شده خدمات شهرداری هم محدود شود. دیگر حتی نمیتوانیم اولویتها را پیش ببریم. کوچههای پرتردد بلاتکلیف ماندهاند.»
او گلایه میکند، اما با لحنی که فقط گلایه نیست؛ فریاد یک هشدار است. هشدار نسبت به سکوتی که در میان مدیران ارشد استان پیچیده و مردم را در تنگنای انتظار تنها گذاشته است:«از مسئولان استانی مطالبه جدی داریم که ورود کنند. اگر همین حالا کاری نکنند، این پروژه از کنترل خارج میشود.»
در این میان، منصور ایرانمنش، رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر، تصویر را کاملتر میکند. او با نگاهی دقیقتر، از همان نقطه آغاز پروژه میگوید: «ابتدا دولت پروژه را آغاز کرد و همان بخشهایی که توسط دولت اجرا شد، اکنون قابل استفادهاند. اما پس از واگذاری به بخش خصوصی و شرکت پیمانکار، اجرای پروژه افت شدیدی کرد.»
ایرانمنش به ناهماهنگیها و کمبرنامگیها اشاره دارد: «قرار بود پروژه در مدت پنج سال تکمیل شود، اما حالا سال ششم تمام شده و هنوز بسیاری از بخشها نیمهکارهاند. اگرچه پیمانکار از ۷۰ درصد پیشرفت سخن میگوید، اما آنچه واقعاً بهرهبرداری شده، شاید به زحمت ۳۰ یا ۴۰ درصد برسد.»
لولهگذاریها در سطح شهر بلاتکلیف مانده است
اما فقط لولهگذاری نیست که مهم است. ایرانمنش توضیح میدهد که اتصال لولهها به کلکتور و شاهلولهها انجام نشده و همین باعث شده بسیاری از خطوط، عملاً بلااستفاده بمانند: «بخشهایی از شهر لولهگذاری شده، اما چون به شاهلوله متصل نیستند، این لولهگذاریها در سطح شهر بلاتکلیف مانده است.»
در کنار همه این چالشها، مسئله مالی، همان زخمی است که به گفته او، عمیقتر از همه به پیکره پروژه ضربه زده است: «کارگاههای پروژه یکی یکی تعطیل شدهاند. تأمین مالی صورت نگرفته و اجرای پروژه در پایینترین سرعت خود قرار دارد. حتی شنیدهایم که برخی کارگاهها بهطور کامل جمع شدهاند.»
او از نارضایتی مردم میگوید: «مردم بلاتکلیف ماندهاند؛ نه میتوانند چاه حفر کنند و نه از خدمات فاضلاب استفاده کنند. تصفیهخانهها هم که هنوز اجرایی نشدهاند. این شرایط، نه تنها زندگی روزمره را مختل کرده، بلکه اعتماد عمومی را نیز خدشهدار کرده است.»
توقف نه، عقبماندگی آری
اما علیرضا عتیقی، سرپرست دفتر اجرای شبکههای جمعآوری و تصفیهخانه فاضلاب شرکت آبفای کرمان در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبرنگار «اقطاع خبر» توقف پروژه را رد میکند، هرچند به کندی آن اذعان دارد: «توقفی رخ نداده، اما کندی و عقبافتادگی وجود دارد که دلایل متعددی دارد؛ از جمله سختگیری در اخذ مجوزهای شهرداری، شرایط اقتصادی، و مشکل در تامین منابع مالی از سوی سرمایهگذار.»
عتیقی با اشاره به ابعاد پروژه، تأکید میکند: «این بزرگترین پروژه شهرستان و شاید استان است؛ بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر لولهگذاری و ساخت تصفیهخانه متعارف. سطح بالای آبهای زیرزمینی، عرض کم برخی معابر و پیچیدگی فنی، کار را دشوار کرده است.»
او تأکید میکند که اجرای پروژه همچنان ادامه دارد و شرکت آبفا با همکاری مسئولان استانی در تلاش برای حل موانع است.
در دل این روایت، نه فقط یک پروژه متوقفشده، که شهری زخمی و خسته نقش بسته است؛ شهری که چشمانتظار است، اما هر روز در گرد و خاک وعدهها گم میشود. پیمانکار با بودجه نیامده و نرسیده، مردم آمدهاند و ماندهاند.
قالی ناتمام فاضلاب کرمان، هنوز در انتظار دستانی است که گرهگشایی کند؛ دستانی از جنس تعهد، تخصص و پاسخگویی. تا آن زمان، این شهر، همچنان با دلنگرانیهای زیرزمینیاش، زندگی میکند؛ زندگی در انتظار لولههایی که کار نمیکنند، آسفالتهایی که نیستند و وعدههایی که هنوز در راهاند.
انتهای خبر/ پسند