۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » کوهبنان
سردار بی‌سر شلمچه به آرزویش رسید
سردار بی‌سر شلمچه به آرزویش رسید

سردار بی‌سر شلمچه به آرزویش رسید

سردار شهید ماشاءالله رشیدی شهیدی که می‌گفت دوست دارم مانند مولایم امام حسین (ع) بی‌سر و همانند حضرت ابوالفضل (ع) بی‌دست باشم، به آرزویش رسید. به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری اقطاع خبر، شهید ماشاءالله رشیدی یکی از دلاور مردان جبهه توحید بود که اگر بخواهی او را بشناسی باید از خاک گرم و خون‌ […]



سردار شهید ماشاءالله رشیدی شهیدی که می‌گفت دوست دارم مانند مولایم امام حسین (ع) بی‌سر و همانند حضرت ابوالفضل (ع) بی‌دست باشم، به آرزویش رسید.

سردار بی‌سر شلمچه به آرزویش رسید

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری اقطاع خبر، شهید ماشاءالله رشیدی یکی از دلاور مردان جبهه توحید بود که اگر بخواهی او را بشناسی باید از خاک گرم و خون‌ رنگ جبهه‌هایی که او را پس از سال‌ها تلاش و جهاد و ایثار در آغوش گرفت و زمزمه‌های ذکرش را در آخرین دم حیات شنید.

 
باید به جبهه‌های نور عزیمت کنی و ببینی که چگونه در دل تاریک شب رشید مردان جبهه نور این رشیدی‌ها چگونه بر لشکر و صحابه ابلیس می‌تازند و با قلبی مملو از عشق به آقا و مولایشان حسین‌بن‌علی علیه‌السلام سر را عاریه دوست کرده و پیشانی بند سبز را که نشانه مظلومیت اسلام است چگونه با خون خود گلگون می‌کنند.
 
زندگانی این شهید سراسر درس است و الگو برای آنان که راه شهیدان را طالبند و در سر عشق خدا دارند.
 
 
سردار شهید ماشاءالله رشیدی در سال ۱۳۴۴ در بخش طغرالجرد به دنیا آمد، قبل از پیروزی انقلاب در تظاهرات شرکت فعال داشت و در راهپیمایی‌هایی که از مدرسه آغاز می‌شد نقش به‌سزایی داشت.
 
پس از پیروزی انقلاب با توجه به سن کمی که داشت به دنبال فرمان امام مبنی‌بر تشکیل جهادسازندگی با این نهاد همکاری داشت و در اوایل سال ۱۳۶۰ رهسپار جبهه جنگ شد.
 
در عملیات‌های متعددی شرکت کرد و به عنوان فرمانده گردان ۴۱۱ سیدالشهدا (ع) شهرستان زرند از لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات کربلای پنج در جبهه حق علیه باطل جنگید و در هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ درحالی‌که گردان را درعملیات کربلای پنج در نبرد با تانک‌های دشمن رهبری می‌کرد، بر اثر اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید.
 
یکی از اقوام سردار رشیدی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: شهید ماشاءالله رشیدی بلند بلند گریه می‌کرد و می‌گفت خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی میخواهم مثل مولایم امام‌ حسین (ع) سرنداشته باشم. مثل علمدار حسین(ع) بی‌دست شهید شوم وقتی جنازه‌اش را آوردند سر نداشت. یک دستش هم قطع شده بود، همان‌طور که دوست داشت. مثل امام حسین (ع)، مثل حضرت عباس(ع) به آرزویش رسید.

وغلامرضا شریفی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: شهید رشیدی توکل عجیبی داشت و خونسرد بود در عملیات خیبر با تعدادی از دوستان و هم‌رزمانش در محاصره دشمن بعثی قرار گرفتند برای شکستن محاصره هر کدام از برادران چیزی می‌گفت و اوضاع خیلی بدی بود شهید رشیدی با خونسردی کامل می‌گفت به یاد خدا و یاد فرمانده خودتان مهدی ( عجل‌الله تعالی فرجه) باشید و از او کمک بخواهید و سرانجام با توسل به آقا امام‌زمان (عج) با توجه به تنگی محاصره و شدت آتش دشمن توانستند مقاومت کرده و از محاصره بیرون آیند.
انتهای پیام/کوهبنانی


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*