گرچه سلطهگران دنیا به دنبال این هستند تا انقلاب را کمرنگ و عشق به امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب سید علی خامنهای را تمام شده اعلام کنند اما نه تنها دنیا و بصیران جهان با آنان همراهی نمیکنند بلکه هم در دنیا و هم در ایران روز به روز بر عشق به این دو ولی فقیه زمان افزوده میشود و هر لحظه اندیشههای انقلابی و دینی در دفاع از مظلوم و حتی استکبارستیزیشان بیشتر گسترش مییابد و امروز سبب تغییر تحولات جهانی و قرار گرفتن در برابر تفکر نظم جهانی غرب شده است.
امروز تمدن اسلامی که پویا و زاینده شده محبوبیت فزونی یافته و جهان را روشن کرده است و مردم به این سمت گرایش یافتهاند.
بالاخره کاروانهای زیارتی توام با تجدید بیعت وارد تهران شدند و امروز به انتظار نشستند تا سخنان رهبر انقلاب را با جان و دل گوش کنند اما آنچه این تجدید میثاق را بیش از هرچیز دیگری را دوچندان میکرد عشقی بود که در دل زئران و حتی خادمانشان موج میزد به قول سعدی «خوشا وقت شوریدگان غمش اگر زخم بینند و گر مرهمش».
سعدی در این بیت شعر تأکید میکند؛ خوشا به حال کسانی که در عشق و شوق دچار جنون (دلدادگی) هستند؛ حتی اگر زخمهایی ببینند، از درد و رنج نمیترسند و اگر هم درمانی برای دردشان بیابند، آن را غنیمت میشمارند.
این بیت شعر وصف کسانی بود که امروز در مرقد امام حضور داشتند از فرسنگها راه به تهران آمده بودند، برخی ۱۸ ساعت، برخی ۲۰ ساعت و برخی هم ۲۰ دقیقه راه را طی کرده بودند تا امام امت را ببینند و با آرمانهای امام راحل تجدید میثاق کنند.
با زائران که صحبت میکردیم هر کدامشان به نوعی عشق را تعریف و معنا میکردند و هر کسی به شکلی ارادتش را نشان میداد.
یکی از انواع ارادتمندی متعلق به کشور افغانستان بود و موکبی در مسیر منتهی به مرقد مطهر امام راحل برپا کرده بودند و با توزیع صبحانه از زائران استقبال میکردند.
این موکبدار افغانستانی عنوان میکرد: امروز از ساعت چهار صبح در حال توزیع عدسی هستیم و از شب گذشته اینجا حضور یافته و دیگ عدسی را بر آتش قرار دادیم تا صبحانه زائران آماده شود، او که لبخند بزرگی بر لب داشت، گفت: تنها هدفمان از این کار عشق به امام راحل و امام حی سید علی خامنهای است زیرا امروز هر دو اینجا هستند.
او که در موکب شهید مزاری در حال توزیع صبحانه با سینی بزرگ عدسی در دستش بود، تأکید میکرد: عشق به امام خمینی بنیانگذار مکتب انقلابی و مقاومت اسلامی و رهبر امت و جهان اسلام سید علی خامنهای رنگ و نژاد و مرز نمیشناسد، زیرا همه با هم برادریم ایرانی، افغانی و پاکستانی، عراقی، سوری و هندی و…. نداریم و تنها اسلام است که ما را به هم وصل میکند.
امروز هم به عشق امام خمینی (ره) که سالروز عروج ملکوتیشان است و حضور پر برکت قدوم امام خامنهای که امام امت است، اینجا جمع شدیم و خدمترسانی میکنیم باشد که مورد قبول حضرات عشق باشد.
تنها باید عاشق بود که سختی مسیر و گرمای راه را به جان خرید و راهی تهران شد و اینگونه لبخند به لب از زائران پذیرایی کرد.
دیگر گروهی که عازم تهران شده بودند، کارگران گروه صنعتی بارز کرمان که با دو دستگاه عزیمت داشتند، بودند، آنان که بنری در دست داشتند و رویش نوشته بود «کرمان پایتخت مقاومت جهان» با صلابت حرکت میکردند و با لباسهای کارگری که نشان از توجه به اقتصاد و میدان رزمشان داشت وارد مرقد امام شدند. اینان کسانیاند که هنوز لباس رزم تولید را بر تن دارند و لحظهای این خط را ترک نکرده و رها نمیکنند، گرچه تهرانند اما آماده خدمتند.
با زائری صحبت کردیم که از اصفهان آمده بود او نیز ارادت و عشق را ملاک حضورش عنوان کرد و گفت: از چندماه قبل برنامهریزی کرده بودیم که در این سفر معنوی حاضر شویم، مسافرت البته سختیهای خودش را نیز دارد ولی عشق است دیگر، ما هم برای نگهداری انقلاب، مسئولیت در برابر خون شهدا، اسلام و دین نیز باید زحمت بکشیم و غفلت نکنیم و کار کرد و این حضور خودش یک کار بزرگ فرهنگی است تا به دشمنان ثابت کنیم ما حامی این انقلاب و رهبر عزیزمان سید علی خامنهای هستیم.
یک زائر جوان هم خودش را به ما رساند و گفت: از سیستان و بلوچستان، شهرستان فنوج و فقط به عشق رهبرم از راه دور آمدهام و رفت. مگر میشود چیزی جز عشق آنان را به سر بیاورد نه به پا؟
در مسیر ورزشکاران هم با دوچرخههایشان آمده بودند که نشان بدهند انقلاب پشتیبانانی دارد که مردم عامه در کنار مسئولان و قهرمانان و پهلوانانش هستند و از خرد و کوچک تا پیر و میانسال زن و مردم حواسشان به امام و رهبرشان و البته آرمانهای این انقلاب هست.
حتی در جمع زائران دهه هشتادیها و نودیها هم بودند که زائر اولی بودند و برای تجدید بیعت آمده بودند، کسانی که نسل چهارم و پنجم انقلاب را تشکیل میدادند از سیرجان و کردستان آمده بودند، آنان هم حرفشان این بود که برای این انقلاب و امامانش آمدهایم، تا به همه بگوییم راه و هدف این انقلاب تداوم خواهد داشت و ما راهشان را دنبال میکنیم و آمدهایم که با حضورمان این عشق را ثابت کنیم.
البته عشایر هم آمده بودند زیرا این حرف امام که گفته بودند؛ «عشایر ذخایر این انقلاب هستند» را سرلوحه عمل خود کرده بودند و گفتند؛ ما آمدهایم؛ اعلام کنیم ما ذخایری هستیم که پشتیبان این نظام بوده و اندکی از این وظیفه عقلانی و اعتماد که به ما شده تخطی و کوتاهی نخواهیم کرد و این حضور امروز تثبیت این بیعت با امامین انقلاب است و نگاهمان به دهان و اشاره رهبری امت سید علی خامنهای است.
این عشق و این شوریدگی تنها از عاشقان بر میآید زیرا عقل و دلشان را برای نور و تابش این علاقه در قلبشان صرف میکنند و انقلاب اسلامی با هدایتگری رهبری سید علی خامنهای این آتش عشق را روزبهروز افزودنتر میکند.
سعدی شیرین سخن درست میگوید؛
«نه تلخ است صبری که بر یاد اوست که تلخی شکر باشد از دست دوست»
«چو پروانه آتش به خود در زنند نه چون کرم پیله به خود برتنند»
صبری که در خاطر دوست محبوب باشد، هرگز تلخ نیست. حتی اگر دشواریهایی داشته باشد، همچون تلخی شکر از دست کسی که دوستش داریم، شیرین و ارزشمند خواهد بود، یا مانند پروانه که با شجاعت به آتش نزدیک میشود و جان خود را فدای عشق میکند، نه مانند کرم پروانه که در حال درون پیله خود به انتظار میماند و به عمل و حرکت نمیپردازد.
عکس: حسین دانش
انتهای خبر/ طهماسبی