۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ويژه‌های خبری
عامل شهادت رجایی و باهنر چه کسی بود؟
عامل شهادت رجایی و باهنر چه کسی بود؟

عامل شهادت رجایی و باهنر چه کسی بود؟

هشت شهریور ۱۳۶۰، هنگامی که محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر در جلسه شورای امنیت کشور در ساختمان مرکزی نخست‌وزیری شرکت کرده بودند، بر اثر انفجار یک بمب قوی به‌شهادت رسیدند. به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ محمدعلی رجایی دوم مرداد ۱۳۶۰ پس از عزل ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری در رقابت با علی‌اکبر […]


هشت شهریور ۱۳۶۰، هنگامی که محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر در جلسه شورای امنیت کشور در ساختمان مرکزی نخست‌وزیری شرکت کرده بودند، بر اثر انفجار یک بمب قوی به‌شهادت رسیدند.

عامل شهادت رجایی و باهنر چه کسی بود؟

به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری «اقطاع خبر»؛ محمدعلی رجایی دوم مرداد ۱۳۶۰ پس از عزل ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری در رقابت با علی‌اکبر پرورش، عباس شیبانی و حبیب‌الله عسگراولادی توانست با ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای معادل ۹۰ درصد از مجموع ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ رای دریافتی به عنوان دومین رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود.

 رجایی در ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ در حضور امام خمینی و مقامات لشکری و کشوری قسم یاد کرد و حکم ریاست جمهوری به وی تنفیذ شد؛ ریاست جمهوری که البته به یک ماه هم نرسید.

سرگذشت معلمی که رئیس‌ جمهور شد

محمدعلی رجایی  ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ شمسی در شهر قزوین متولد شد. پدرش عبدالصمد، پیشه‌ور بود و در بازار قزوین مغازه خرازی فروشی داشت. او در چهار سالگیِ محمدعلی درگذشت و تامین مخارج زندگی به دوش مادر، دایی و برادرش که ۱۰ سال از او بزرگتر بود، افتاد.
او در سال ۱۳۳۲ دیپلم ریاضی خود را گرفت و در سال ۱۳۳۴ به شغل دبیری پرداخت و پس از آن با ادامه تحصیل کارشناسی ارشد گرفت. او به سبب آشنایی با سحابی به‌عضویت نهضت آزادی درآمد و به خاطر فعالیت سیاسی دستگیر و بازداشت شد.

رجایی در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به چهار سال حبس محکوم شد و شکنجه‌­های گوناگونی را تحمل کرد تا اینکه در آبان ­ماه ۱۳۵۷ آزاد شد. محمدعلی رجایی در سال ۱۳۵۸ به عنوان سرپرست آموزش و پرورش در دولت موقت فعالیت داشت و در ادامه کفیل و وزیر این وزارت­خانه شد. وی در دوره اول انتخاب مجلس شورای اسلامی نامزد حزب جمهوری اسلامی بود و به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و به‌عنوان اولین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی انتخاب شد.

انتخاب محمدعلی رجایی به‌عنوان نخست وزیر مهمترین  تنش بین بنی صدر رئیس جمهور آن زمان کشورمان و نیرو‌های انقلاب نبود. تنش بین او و حزب جمهوری اسلامی به انتخاب و معرفی اعضای کابینه به مجلس، کشیده شد مدتی بعد و با آغاز جنگ، مخالفت بنی صدر با نیرو‌های انقلابی به ویژه در بی‌توجهی عمدی به تامین نیاز‌های جبهه‌های جنگ به‌سرعت موجب تنزل جایگاه بنی‌صدر نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی و خلع او از فرماندهی کل قوا در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۵۹ شد.

پنج روز پس از عزل سیدابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، مخالفان بنی‌صدر در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۵۹ تظاهرات اعتراضی گسترده‌ای در تهران و دیگر شهر‌های ایران برگزار کردند و خواستار محاکمه و اعدام او شدند.

 یک روز بعد برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح دو فوریتی برای سلب کفایت سیاسی رییس جمهور در مجلس تهیه و به جریان انداختند و با تصویب کلیات طرح، ظرف مدت پنج روز جزییات طرح بحث داغ روز شد و در آخر در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۵۹ مجلس با اکثریت قاطع آراء عدم کفایت سیاسی بنی صدر را تصویب کردند و با رسیدن خبر عزل سیاسی بنی صدر از ریاست جمهوری به امام خمینی، ایشان حکم عزل او از ریاست جمهوری را پس از گذشت حدود پنج ماه از ریاست جمهوری بنی صدر طبق قانون اساسی صادر کردند.

پس از عزل سید ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری شورایی سه نفره متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدعلی رجایی برای اداره کشور تشکیل شد این شورا با انتخاب و معرفی حجت الاسلام محمدرضا مهدوی کنی به‌عنوان کفیل ریاست جمهوری زمینه برگزاری زودهنگام دومین انتخابات ریاست جمهوری را به‌وجود آوردند.

اما دوره ریاست جمهوری شهید محمدعلی رجایی داستانی کوتاه بود و این شهید بزرگوار کمتر از ۳۰ روز از گذشت مراسم تنفیذ خود توسط گروهک منافقین به‌همراه تعدادی از همراهنش در راس آن‌ها  شهید جواد باهنر به‌شهادت رسیدند شهادتی که همچنان یکی از تلخ‌ترین روز‌های کشورمان پس از انقلاب اسلامی است.

محمدعلی رجایی رئیس‌جمهور و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر در حدود ساعت سه بعد از ظهر روز یکشنبه هشت شهریور ۱۳۶۰ بر اثر انفجار بمب بسیار قدرتمندی که در ساختمان نخست‌وزیری کار گذاشته شده بود، به‌شهادت رسیدند.

مسعود کشمیری عامل بمب‌گذاری و شهادت این بزرگواران، نفوذی سازمان مجاهدین خلق، که مزورانه و منافقانه توانسته بود اعتماد شهید رجایی را به‌سوی خود جلب نماید، در آن برهه سمت دبیری امنیت ملی را بر عهده داشت.
 
این واقعه درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی و بیش از ۷۰ تن از چهره‌های سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این حزب ترور شده و به‌شهادت رسیده بودند.

شهید رجایی هنگام شهادت ۴۸ سال سن داشت. باهنر نیز هنگام شهادت ۴۸ ساله بود. او پس از پیروزی انقلاب مسئولیت‌هایی از جمله عضویت در شورای انقلاب، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش (در کابینه شهید رجایی) و دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی(پس از شهادت دکتر بهشتی) را برعهده داشت. باهنر پس از انتخاب رجایی به ریاست‌جمهوری، از سوی وی به نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.


مرحوم ربانی‌املشی، دادستان کل کشور شب ۱۸ شهریور همان سال در یک گفتگوی تلویزیونی عامل انفجار نخست‌وزیری را مسعود کشمیری معرفی می‌کند.

وی در این گفتگو در توضیح چگونگی انفجار می‌گوید: این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به‌طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچ‌کس به او ظنین شود و هیچ‌کس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمی‌کرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند.

از آن‌جا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی نشسته و کیف خود را هم در کنار آن‌ها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.

 خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون می‌رفته، داخل می‌شده، با این و آن صحبت می‌کرده، می‌رفته چیزی از بیرون می‌آورده و گاهی چای می‌داده است. دربین یکی از این مواقعی که رفت‌ و آمد می‌کرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت.

۴۳ سال از شهادت مردان بزرگ سیاست ایران می‌گذرد. مردانی که همچنان سالگرد شهادتشان، یادآور روزی سخت برای مردم ایران عزیز است.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

انتهای خبر/م


———-
منبع:آرمان

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*