۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » ویژه استان
نمایش فرهنگ و اعتقادات مردم در گنجینه های قدیم/ از شلیت و ساغری تا ارسی و قبا در بقچه لباس کرمانی – راه آرمان کرمان
نمایش فرهنگ و اعتقادات مردم در گنجینه های قدیم/ از شلیت و ساغری تا ارسی و قبا در بقچه لباس کرمانی – اقطاع خبر

نمایش فرهنگ و اعتقادات مردم در گنجینه های قدیم/ از شلیت و ساغری تا ارسی و قبا در بقچه لباس کرمانی – اقطاع خبر

لباس محلی وسیله‌ای برای نشان دادن آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به منابع موجود در آن منطقه است. در این میان استان کرمان هم لباس محلی مخصوص به خود را دارد. لباس محلی کرمان به سه دسته محلی، بلوچی و زرتشتی تقسیم می‌شود.     به گزارش اقطاع خبر؛ لباس و پوشاک […]


لباس محلی وسیله‌ای برای نشان دادن آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به منابع موجود در آن منطقه است. در این میان استان کرمان هم لباس محلی مخصوص به خود را دارد. لباس محلی کرمان به سه دسته محلی، بلوچی و زرتشتی تقسیم می‌شود.

 

 

به گزارش اقطاع خبر؛ لباس و پوشاک صرف نظر از کارکرد آن به عنوان محافظ بدن در برابر عوامل جوی از وجهی فرهنگی برخوردار است این پدیده فرهنگی که متناسب با فرهنگ اقوام و ملل در هر نقطه از جهان به شکلی متفاوت نظامی یابد همچنین نمودی از ظهور هنر در یک محصول است به نحوی که لباس را می‌توان محصول فرهنگی هنری قلمداد کرد.

می‌توان گفت که لباس با قدمتی همتای تاریخ بشر نخست از منظر کارکردگرایانه پدیدار شده و به تدریج با هنر  ممزوج و به زیور آن نیز آراسته شده است شاید به جرأت بتوان گفت تا پیش از عصر پسامدرن لباس به عنوان یک اثر هنری و موجودیت نداشته است. لباس هنری اکنون محصولی هنری قلمداد می‌شود که محملی برای بروز ایده‌های خلاقانه‌ی هنرمندان است لباس هایی که گاه کاربردی و گاه نیز غیر کاربردی هستند این آثار با بهره‌گیری از اندام انسانی تهیه شده اند و لباس هایی هستند که از یک سو پوشیدنی می نمایند و به این دلیل به حیطه مدل لباس ارجاع می یابند و از سوی دیگر با بیان یک معنا در قالب لباس هنر محض محسوب می شود و فاقد کارکرده پوششی هستند.

پوشاک از ابزار شناخت باورها و اعتقادات ملل

یکی از مهمترین ابزارهای شناخت باورها و اعتقادات ملل نوع پوشاک است که در هویت سازی ملتها سهم عمده ای ایفا می کند، زیرا پوشش خصوصاً از نوع سنتی آن در فرهنگ و هنر امروزی جایگاه ویژه ای دارد که برای معرفی شاخصه های قومی و منطقه ای اقوام بهترین گزینه است. از آنجا که در هر دوره ای  نحوه تفکر و اندیشه مردمان توانسته بر تغییر رفتارهای اجتماعی تاثیر جدی داشته باشد سبب شده است تا بر تغییر و تحول بنیادی نوع پوشاک هم تاثیر گذارد.

عوامل زیادی در شکل گیری لباس اقوام ایرانی دخیل اند که از جمله می توان به مذهب، شرایط و عوامل طبیعی، شیوه امرار معاش، منزلت های اجتماعی، آداب و رسوم و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر قوم اشاره کرد که همین امر سبب تنوع طرح لباس های ایرانی شده که البته هر کدام در جای خودشان طرح های بسیار زیبایی هستند. پوشاک ایرانی از لباس، کفش، کلاه، سربند، شال و روسری گرفته تا شال کمر، ردا، بالاپوش، جلیقه، لچک، زیورآلات و جواهرات هر کدام بخشی از هویت ملی و ایرانی ما را تشکیل می‌دهند.

قدمت ۷هزار ساله پارچه در ایران/ برهنگی امری مذموم در فرهنگ ایرانی

با نگاهی به تاریخ درمی‌یابیم که ما حدود ۷ هزار سال قبل در شهر سوخته پارچه داشتیم و صنعت پارچه بافی یکی از صنایع مهم ایران در طول تاریخ بوده و کسانی که در این صنعت حضور داشته اند از جهت جایگاه اجتماعی جزء طبقات ممتاز اقتصادی جامعه محسوب می شدند. یکی از شاخه های شناخت فرهنگ ادوار گذشته هر تمدنی، تاریخ لباس و پوشاک است. مردان ایرانی در تمامی ادواری که نشانه هایی از پوشش آنها در دست داریم، نیز حجاب در معنای مخالف برهنگی را داشتند و اصولاً برهنگی در فرهنگ ایرانی امری مذموم به شمار می رفته است. شاید این مفهوم را هنگام مقایسه با تمدن های همزمان با تمدن ایرانی بهتر درک کنیم.

کرمان نام منطقه‌ای در پارسی باستان به نام کارمانیا و یکی از کلان‌شهرهای ایران و پهناورترین استان ایران درجنوب شرقی این کشور واقع است. تقریباً تمامی مردم شهر کرمان همچون سایر مناطق مرکزی ایران از قوم آریایی و فارس هستند؛ اما در قرون گذشته در مواردی اقوام مختلفی خصوصاً از اقوام و عشایر ترک آسیای میانه و حتی مغول به مناطقی از استان کرمان کوچ داده شده‌اند و همچنین تعدادی از عشایر لر و لک و نیز طوائفی از قوم بلوچ نیز در ادوار گذشته به این استان مهاجرت کرده‌اند که عمدتاً مگر در موارد معدود، به دلیل معاشرت و اختلاط با افراد بومی در گذر زمان استحاله شده و هویت خود را از دست داده و قابل تشخیص نمی‌باشند.

شکل گیری پوشش درمیان اقوام مختلف دارای خاستگاه مشترک بوده ،اما گذر زمان تحت تاثیر عوامل گوناگون هریک از اقوام نوعی خاص از پوشش را برگزیده اند، پوشش جدای از آنکه به عنوان یک نیاز بنیادین مادی برای بشر به حساب می آید،عاملی برای نمایش اعتقاد و شخصیت افراد تلقی می شود.

به طور کلی پوشاک هر منطقه تحت تأثیر آب و هوای آن منطقه می‏ باشد. باید گفت که لباس بلوچ، لباس قدیمی فلات ایران به ویژه اقوام پارتی(اشکانیان)می‌‏باشد که با توجه به شرایط آب و هوایی منطقه، تغییراتی در آن پدید آمده است. به علّت گرمای زیاد و تابش شدید خورشید، لباس مردان اغلب به رنگ روشن می‌‏باشد و برای جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب عمامه ه‏ایی دور سر می‌‏پیچند و شال یا لنگی بر روی شانه می‌‏اندازند.

محلی، بلوچی و زرتشتی انواع لباس های سنتی کرمان/ از شلیت و ساغری تا ارسی و قبا در بقچه لباس کرمانی

لباس محلی وسیله‌ای برای نشان دادن آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به منابع موجود در آن منطقه است. در این میان استان کرمان هم لباس محلی مخصوص به خود را دارد. لباس محلی کرمان به سه دسته محلی، بلوچی و زرتشتی تقسیم می‌شود.

چارقد، پیچه، چادر دلاغ، شلیت، پیرن، پیراهن شش ترک، یل، پیراهن چین پیله‌ای، ساغری ، قندره ، کفش‌های گیوه‌ای و گالش پوشاک محلی زنان کرمانی است.

پوشاک مردان محلی از کلاه گرد نمدی، کلاه دوره‌ای (شاپو، کلاه پهلوی، عمامه و کلاه بافتنی (کاموایی)، پیراهن، قبا، سرداری، جلیقه، شال کمر، پیراهن، قبا، گیوه، ساغری، ارسی، زنگال، قندر و شاپسند تشکیل می‌شود.

دور گوشو، چارقدو، کلاه چینو، لچک و شمیلوی کلاه‌دار نیز پوشاک نوزادان را شامل می‌شود.

لباس مردم جنوب کرمان

شلوار: شلوار مردان بلوچ همانند شلوار اشکانیان بسیار گشاد است اما در نزدیک دمپا یا پاچه تنگ می‌شود ‏و با چرخشی سبب چین‌هایی در آن می‌شود.

گَنْجْپِراک: همان زیرپوش است.

پاگ: پارچه‌ای است به طول دو متر که غالباً پیرمردان آن را دور سر خود می‌‏پیچند. ‏

دستمال: معمولاً سفیدرنگ و از پاگ کوچکتر است و اغلب پیرمردان آن را دور سر خود می‌‏پیچند. ‏

لانکی یا چادر: همان پارچه پاگ است ولی جوانان به جای پاگ آن را روی شانه خود می‌‏اندازند و در هنگام نماز خواندن، سر خود را با آن می‌پوشانند و در هنگام نشستن و گپ زدن، آن را دور کمر و پاهایشان می‏بندند که در اصطلاح محلی به آن کمَرزانی و به شوخی صندلی بلوچی می‌‏گویند.

‏کلاه: بر دو نوع است یا ساده است که از پارچه درست شده است و در هنگام نماز بر سر می‌‏گذارند و یا کلاکلی است که از پوست بّره درست شده است.

کوش: در گذشته از برگ درخت داز نوعی کفش بنام سِواس درست می‌‏کردند ولی در حال حاضر تعداد اندکی خصوصاً عشایر از سواس استفاده می‏کنند و اکثراً از کفشهای ایرانی و خارجی که از طریق دریای عمان به بنادر ایرانی وارد می‌شود، می‌‏پوشند. ‏

اما پوشاک زنان بلوچ علاوه بر اینکه تحت تأثیر شرایط آب و هوایی منطقه است، متأثر از فرهنگ کشورهای پاکستان و هندوستان قرار دارد. لباس زنان بلوچ به طرز شگفت آوری سوزن دوزی و یا گلدوزی شده ‏است و روسری یا سریگ زنان نیز سوزن‌دوزی و قلاب‌دوزی می‌شوند.‏

پوشاک زنان‏

پیراهن یا پشک: از انواع پارچه‌های رنگارنگ که سرآستین و جیب (پندول) و گریبان آن سوزن‌دوزی شده است. ‏

شلوار: شلوار گشاد است که در نزدیک دمپا یا پاچه تنگ می‏شود، دمپای آن نیز سوزن دوزی شده است. ‏

سریگ: چادر بلند و نازکی است که کناره‏های آن را قلاب‌دوزی می‏کنند و معمولاً به رنگ های مختلف یافت می‏شود.

کوش:در حال حاضر زنان بلوچ از انواع کفشهای ایرانی و خارجی می‏پوشند ولی به طور محدود زنان عشایر از نوعی سواس مخصوص نیز استفاده می‏کنند.

سید محمد علی گلاب زاده در گفتگویی با خبرنگار ما گفته است: در تصاویری بدست آمده از ملکه های ساسانی میبینیم که آنها چادر و چاقچور به آن صورت امروزی نداشتند؛ ولی کلاهی بر سر داشتند که این کلاه به انواع زیبایی ها آراسته می شده و روی آن کلاه  نوعی پارچه میکشیدند که پارچه مذکور نیز به زیبایی خاصی داشته است .

وی در پایان خاطر نشان کرد: به هر حال پوشش بانوان کرمانی دارای دو ویژگی کامل بودن پوشش و گریز از عریانی و پوشش زیبا و جالب توجه در طول تاریخ بوده است.

انتهای پیام/م

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*