۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » شهیدستان
احمد حاجی زاده نصیرخانی
احمد حاجی زاده نصیرخانی

احمد حاجی زاده نصیرخانی

جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت : ۱۳۵۹/۰۲/۱۴ کـشور شـهادت : مـحل شـهادت : بانه عـملیـات : نـحوه شـهادت : اطـلاعات مـزار مـحل مـزار : وضـعیت پـیکر : موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه : ردیـف : شـماره : تصویرمـزار شرح شهادت وصیت نامه بیوگرافی یکم ‌فروردین ۱۳۳۶، در شهر بزنجان از توابع ‌شهرستان بافت دیده به […]


جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
۱۳۵۹/۰۲/۱۴
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
بانه
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

شرح شهادت

وصیت نامه

بیوگرافی

یکم ‌فروردین ۱۳۳۶، در شهر بزنجان از توابع ‌شهرستان بافت دیده به جهان گشود. پدرش نورالله و مادرش‌ گوهر نام‌‌ داشت. تا اول ‌راهنمایی درس‌‌خواند. گروهبان دوم ارتش بود، چهاردهم اردیبهشت ۱۳۵۹، در بانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش واقع است.

وی در خانواده ای فقیر پدری تقریبا ” نا بینا و کلبه ای محقر بو د که باد درچوبین وشکسته که با هر زو زه باد ناله ای هم اهنگ شو د با هر برف زمستان حسرتی انها را از داشتن هر گو نه ملک وزمینی در امد وشغلی محر وم بو دند روی همین اصل پدرش سالها شغل دشتبا نی یعنی حرا ست و نگهداری کشتزارهای اربا با ن همراه باکار طا قت فرسای شبانه روزی را بر عهده دا شت وبا همه کو ششی که مینمود دائم مورد نفرین اربا بش بو د .شهید در چنین اجتماعی رشد می یا فت واز کو دکی در رنج و محرو میت فقر و گرسنگی را می چشید و همراه پدرش زحمت می کشید .همه زندگی او ظلمت بود و درد تب بو د وفقر شبها ی تار را به آبیاری و نگهبا نی مشغول بود وهمراه با شرشر آب نوای فقر سر می داد:
اگر دستم رسد برچر خ گر دون     از او پر سم که این چو ن است وان چو ن
یکی را میدهی صد ناز و نعمت     یکی را نو ن جو آلو ده با خون
پدر ش با تمام فقر در ۷سالگی او را به دبستان فرستاد ۶سال تمام با موفقیت در بزنجا ن درس خوا ند و با و جود هوش سرشار ونبوغ شکو فایی که دا شت به علت فقر از مدر سه دست کشید وبه کارپرداخت او مدتی با هیز م فروشی روزگار بسر می برد وبه معشیت خا نواده کمک مینمود تا اینکه به استخدام ارتش وقت درامد و نزدیک چهار سال در این پست بو د درانقلاب برای پیروزی قلبش آکنده از امید و آرز و بو د آرزوی که بتوان تمام محر ومین را و آنانی که هما نند خود ش زند گی رقعت باری دار ند نجا ت داد با پیر و زی انقلاب اسلامی و حوادث کردستان دا و طلبانه به ان دیار رفت و ما هها با گر وهکها در گیربو د تا اینکه در شهر بانه به دست یکی از گر وهکهای آمریکا ئی به خاک وخون کشیده شد  و دعوت حق را لبیک گفت. رو حش شاد.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*